نگاهی به تمدن ایرانی

مطالب جالبی از تاریخ ایران وورزش جهان

نگاهی به تمدن ایرانی

مطالب جالبی از تاریخ ایران وورزش جهان

ازدواج در دختران جوان

دختران ، اگر قصد ازدواج دارید از این مردان 8 گانه پرهیز کنید


اخیراً «دکتر گینورد آدامز» سرپرست انیستیتو راهنمایی ازدواج در دانشگه پنسیلوانیا، کتابی تحت عنوان «چگونه دوست خود را انتخاب می کنید» منتشر کرده و در آن راجع به ازدواج مطالب مهمی نوشته است. در این کتاب دکتر «آدامز» دخترانی را که قصد ازدواج دارند راهنمایی و ارشاد کرده و آنها را از ازدواج با «8» نوع مرد که به عقیده ی او خطرناک هستند بر حذر داشته است.

 

نوع اول: مرد خودخواه و متعصب افراطی
این نوع مرد ممکن است برای زن چهار مشکل بزرگ ایجاد کند : اختلاف عقیده ی دایمی ، نزاع همیشگی ، عصبی بودن و سختی معاشرت!

 

نوع دوم: مرد عصبی مزاج
این نوع مرد ، در واقع یکی از انواع مردانی است که دکتر آدامز اصلاً سخن گفتن با آنها را نیز برای دختران خطرناک می داند. چنین مردانی که روحی عصبی دارند با همسر خود سر کوچک ترین مسأله نزاع و مشاجره ی سختی می کنند و یک زندگی شیرین و مفرح را به کام همسر بدبخت و بچه های بیگناه و حتی آشنایان دور و نزدیک تلخ می سازند!

 

نوع سوم : شوهر سختگیر و بی گذشت در امور مالی
شوهری که در امور مالی زن بسیار سختگیری می‏کند و سر سوزنی گذشت ندارد ، به درد زندگی نمی خورد. البته مقصود این نیست که باید زن بی اجازه ی شوهر هر چه می‏خواهد خرج کند ، بلکه دکتر آدامز معتقد است که بیشتر مشاجراتی که در خانه روی می ‏دهد فقط بر سر پول است. حال آنکه در اصل نباید چنین باشد ، خیلی از زن و شوهرها چندان که به پول اهمیت می دهند، هرگز برای تربیت بچه ها ارزش قایل نیستند، البته زن و شوهر به واسطه ی پول مشاجره نمی کنند، بلکه در اکثر اوقات طریقه ی خرج کردن آن است که موجب سر و صدا و نزاع ایشان می‏گردد. پس زنی که به خوبی مدیریت خانه را انجام می‏دهد، پول را با حساب و کتاب و مناسب خرج می‏کند و یک شاهی را هم حرام نمی کند و باز مورد شماتت و سختگیری شوهر قرار می گیرد، حق دارد گلایه مند باشد.

 

نوع چهارم : مردی که سریع و آسان دروغ می گوید!....متن کامل در ادامه مطلب
اخیراً «دکتر گینورد آدامز» سرپرست انیستیتو راهنمایی ازدواج در دانشگه پنسیلوانیا، کتابی تحت عنوان «چگونه دوست خود را انتخاب می کنید» منتشر کرده و در آن راجع به ازدواج مطالب مهمی نوشته است. در این کتاب دکتر «آدامز» دخترانی را که قصد ازدواج دارند راهنمایی و ارشاد کرده و آنها را از ازدواج با «8» نوع مرد که به عقیده ی او خطرناک هستند بر حذر داشته است.

 

نوع اول: مرد خودخواه و متعصب افراطی
این نوع مرد ممکن است برای زن چهار مشکل بزرگ ایجاد کند : اختلاف عقیده ی دایمی ، نزاع همیشگی ، عصبی بودن و سختی معاشرت!

 

نوع دوم: مرد عصبی مزاج
این نوع مرد ، در واقع یکی از انواع مردانی است که دکتر آدامز اصلاً سخن گفتن با آنها را نیز برای دختران خطرناک می داند. چنین مردانی که روحی عصبی دارند با همسر خود سر کوچک ترین مسأله نزاع و مشاجره ی سختی می کنند و یک زندگی شیرین و مفرح را به کام همسر بدبخت و بچه های بیگناه و حتی آشنایان دور و نزدیک تلخ می سازند!

 

نوع سوم : شوهر سختگیر و بی گذشت در امور مالی
شوهری که در امور مالی زن بسیار سختگیری می‏کند و سر سوزنی گذشت ندارد ، به درد زندگی نمی خورد. البته مقصود این نیست که باید زن بی اجازه ی شوهر هر چه می‏خواهد خرج کند ، بلکه دکتر آدامز معتقد است که بیشتر مشاجراتی که در خانه روی می ‏دهد فقط بر سر پول است. حال آنکه در اصل نباید چنین باشد ، خیلی از زن و شوهرها چندان که به پول اهمیت می دهند، هرگز برای تربیت بچه ها ارزش قایل نیستند، البته زن و شوهر به واسطه ی پول مشاجره نمی کنند، بلکه در اکثر اوقات طریقه ی خرج کردن آن است که موجب سر و صدا و نزاع ایشان می‏گردد. پس زنی که به خوبی مدیریت خانه را انجام می‏دهد، پول را با حساب و کتاب و مناسب خرج می‏کند و یک شاهی را هم حرام نمی کند و باز مورد شماتت و سختگیری شوهر قرار می گیرد، حق دارد گلایه مند باشد.

 

نوع چهارم : مردی که سریع و آسان دروغ می گوید!
شوهرانی که برای پیشرفت مقاصد خود ، دروغ های کوچکی می گویند و یا گاه این کار را برای تمسخر همسر خود انجام می‏دهند. بالاخره یک روز کارشان به دادگاه خانواده می کشد. این گروه مردان همواره در دنیایی از وهم و خیال در پروازند و معمولاً فراموشکار هم می‏شوند و تمام دروغ هایی را که گفته اند از یاد می برند چون از قدیم گفته اند که «دروغگو همیشه فراموشکار است! »

 

نوع پنجم : مردان فراری از میدان مبارزه!

پنجمین گروه مردانی هستند که از موانع و مشکلات فراری هستند و به جای اینکه از مشکلات زندگی استقبال کرده و در رفع آن کوشا باشند ، فرار را بر قرار ترجیح می‏دهند. طبیعی است مردانی که حاضر نیستند به جنگ موانع و مسایل زندگی بروند و همواره میدان مبارزه را ترک می گویند، در زندگی زناشویی هم برای همسر خود تکیه گاه مناسبی نخواهند بود.

 

نوع ششم : مردان نامنظم و بی ادب در نزاکت!

ازدواج با مردان نامنظم و به دور از ادب و نزاکت نیز به صلاح نیست. بی نظمی خواه در تعیین وقت ، خواه در لباس و غذا و یا هر چیز دیگر، شما را از زندگی بیزار می‏کند.

 

نوع هفتم : مردانی متعلق به خویشاوندان خود!
شوهری که فقط به اقوام و خویشان خودش تعلق دارد نیز از جمله شوهرانی است که ابداً به درد شما نمی خورد. چون این گونه مردان اصلاً به شما متعلق نیستند و از آن دردانه های عزیز کرده ی پدر و مادر خود هستند که می خواهند همیشه کنار آنها باشند . پس چه وقت می‏تواند به شما رسیدگی کند، چه وقت فرصت حرف زدن با شما را دارد؟ سرپرست انیستیتو راهنمایی ازدواج اعتقاد دارد که زندگی با این نوع مردان، همواره اختلاف در منزل به وجود می آورد و حرف‏های بی مورد و بی ارزش همیشه در منزل شما منعکس می‏شود که به دنبال خود دعوا مرافعه خوهد آورد.

 

نوع هشتم : مردان راحت طلب!
شوهر راحت طلب، از جمله خطرناکترین مردان جهان خلقت است . مردی که بی هدف و بیهوده پشت شیشه رستورانی نشسته، از پنجره بیرون را تماشا می کند و پک به سیگارش می زند و وقت کشی می کند، یا مردی که در خیابان بدون برنامه مشغول قدم زدن است و یا با اتوبوس به اول خط و آخر خط می رود و مردم را تماشا می کند و با آسودگی خاطر وقت خود را بی سبب تلف می کند، موجودی است که خوشبختی در کنار او امکان ندارد، بلکه اساساً زندگی با چنین مرد راحت طلب و بی درد و سهل گذرانی به هیچ وجه صلاح نیست.

 

منبع : بر گرفته از نشریه ی آهنگ زندگی

پندار نیک /گفتار نیک/کردار نیک به راستی اگر همه ی ما  این سه اصل مهم را درتمامی مراحل زندگیمان رعایت میکردیم میتوانستیم تمامی زیبایهای این دنیا را با چشم خود مشاهده  کنیم.

حوض در معماری سنتی ایران


شاید در میان همة اقوام دنیا کمتر مردمی بیابیم که به‎اندازه ایرانیان کویرآشنا، قدر آب را ارج گذاشته باشند. برای ایرانیان باستان، آب در کنار باد و آتش و خاک چندان مقدس می‎نمود که بر روی آبگذرها به زحمت بسیار پل می‎زدند تا آدمی در گذر از آن‎ها مجبور به عبور از میان آب نباشد. چه می‎پنداشتند نه اگر چنین باشد، آب را می‎آلایند. از دیرباز ایرانیان هرجا خرمی و سرسبزی می‎دیدند نامش را آبادی می‎گذاشتند و در سنتی کهن سبزة نوروز را با بدرقه‎ای از آرزوهای پاک به آب می‎سپردند. به آب دل می‎بستند، همچنان که هنوز آب، رودخانه و جنگل منظر برگزیدة گشت‎ها و عکس‎های یادگاری است.

چه بسیار که در گوشه و کنار این سرزمین، معابد آناهیتا برای تقدیس و پرستش آب برپا می‎شد. در سنگ نوشته اردشیر در تخت‎‎ جمشید بعد از اهورامزدا از آناهیتا نام برده شده است که نشان مرتبه والای این ایزدبانو نزد ایرانیان باستان است. دختران کوزه به‎دوش که از کنار چشمه می‎گذرند، تصویر عارفانه‎ای است که ایرانیان با آن مأنوسند. و هم ایشانند که اسفندیارشان را در آب جاری چشمه‎ای روئین می‎کنند و الهه‎ای همچون فرشته نگهبان چشمه می‎آفرینند.

خردمندان بی‎مثال این دیار همواره کوشیده‎اند به شگفت‎ترین شیوه‎ها، برای نوشیدن، آبی زلال به‎دست بیاورند. گذشته از یخچال‎ها و آب‎انبارهای بی‎شمار شهری و روستایی، قنات‎ها شاهد بی‎همتای این نبوغ و کوشش بودند و باغ‎هایی که ـ همچون باغ شاهزاده ماهان کرمان ـ از میان کویر خشک سرکشیده‎اند، معجزه‎ای که مایة فخر و آرامشند. (در مقابل کم نیستند آبگیرها و حوضچه‎های طبیعی که مجموعه‎ها و ساختمان‎های بی‎همتایی همچون تخت‎سلیمان را در پیرامون خود سامان داده‎اند.)

معماران بزرگ ایرانی نیز با وقوف به این مهم، عناصر گوناگونی را وارد بناهای مختلف کرده‎اند. از جمله حوض و آب‎نماهای بسیاری در همه طول تاریخ معماری، جلوه‎ای صد چندان به بناهای ایرانی بخشیده‎اند. گویی نهرهایی که از میان کوشک‎ها و باغ‎ها می‎گذرند، انشعابی از جویبارهای مینوی هستند که خستگان را در گرمترین و خشکترین روزهای سال صفایی تازه می‎دهند. و چه بسیار کاخ‎ها و بناهای حکومتی را که جلال و شکوهی دیگرگونه می‎بخشند. این نگاه را به وضوح در نگاره‎ها و مینیاتورهای ایرانی می‎توان یافت.

اغلب آب‎نماها در جایی قرار داده می‎شوند که بناهای مجاور در آن منعکس شوند و بدین ترتیب اندازه را دوچندان می‎کنند. قصه ستون‎های عمارت چهلستون اصفهان و انعکاس تصویر ستون‎های آن در حوض شرقی برای همه آشناست. از این جهت تناسب نما و وسعت حوض مدنظر قرار می‎گرفت. پیشتر از این دوره هم، آبگیرها در طول تاریخ معماری ایرانی حضور دارند. در تخت‎جمشید از دوره معماری هخامنشیان سنگابه‎ای در کنار ورودی کاخ آپادانا به‎دست آمده که احتمالا" جهت نگهداری آب چشمه‎های مقدس و تبرک بوده است. در دوران ساسانیان مرکز حیاط با گستره‎ای از آب (مصنوعی و یا طبیعی) تعریف می‎شد غیر از مجموعه تخت‎سلیمان در تکاب، کاخ فیروزآباد هم نمونه‎ای شاخص از این کاربرد محسوب می‎شود. این شیوه به دوره‎های اسلامی نیز سرایت کرد. این حضور علاوه بر حوضخانه‎ها، حتی تا طبقه فوقانی عالی‎قاپو و البته با عناصری مثل آب‎خوری‎ها و حوضچه‎های کوچک تا فضاهای داخلی نیز ادامه دارد. کوشک‎ها و کاخ‎های صفوی و قاجاری بهترین مثال این تسری بودند. شاید دستور فتحعلی‎شاه قاجار برای حجاری نقش او در کنار چشمه علی بی‎تناسب با این اعتقادات عمیق و حس تقدس، توجه و ماندگاری منابع آبی نباشد.

گاهی این حوض‎ها همچون وضعیت فعلی میدان نقش جهان اصفهان، در میادین اصلی و مرکزی به مهمترین عنصر شهری تبدیل شده و کاربری عام و کلان‎تری می‎یابند.

این حوض‎ها در بناهای ایرانی کمتر شکل آزاد دارند و اغلب با طرح‎های مربع، مستطیل، چلیپا، دایره و یا ترکیبی از اشکال هندسی و بر اساس راست‎گوشه و دایره ساخته می‎شوند. همچنین معمولا" کم عمق هستند تا در عوض، گستردگی و سطح آب افزایش پیدا کند. به این ترتیب گذشته از کاهش خطر سقوط و خفگی کوچکترها، آب‎بندی حوض‎ها هم به‎واسطه کاهش فشار آب در کف و دیواره‎های جانبی، با مصالحی از جنس سنگ، آهک و ساروج ساده‎تر می‎شود. همچنین تخلیه و نظافت آن انرژی کمتری مصرف می‎کند. (البته گاهی تخلیه و نظافت این حوض‎ها به کارگران دوره‎گردی واگذار می‎شد که “ آب حوضی ” خوانده می‎شدند.) برای سهولت تخلیه کامل آب حوض، شیب مختصری هم برای کف آن در نظر می‎گرفتند. در هر حال حجم آب در کوچکترین نمونه‎هایی که ممکن است در داخل تالارها و حوضخانه‎ها ساخته شوند، از حد شرعی آب کر کمتر نیست.

در محوطه‎ها و باغ‎های مسطح مثل باغ فین کاشان، حوض‎ها و آب‎نماها نیز کم‎شیب ساخته می‎شوند. در عوض در مواردی مانند باغ شاهزاده ماهان، آبگیرها را پله پله و به شکل آبشاری طراحی می‎کنند.

حوض‎ها با انعکاس تصویری مواج و گیرا از ایوان اصلی بنا، معمولاً بزرگترین بخش مرکزی صحن و حیاط را اشغال کرده و در مواردی غالب، به شیوه‎ای بدیع و حرمت برانگیز، مسیر مستقیم دسترسی به جبهه و ایوان اصلی بنا را به دو معبر غیرمستقیم جانبی تقسیم می‎کنند. درصورت امکان حلقه‎ای از درختان میوه و گل و بوته‎های زینتی نیز دور حوض را می‎پوشاند. ضایعات و اضافات آب مصرفی در نهایت صرفه‎جویی به پای این گیاهان ریخته می‎شود. نهری کوچک نیز در پشت پاشویه و کوله، آب‎های اضافی و یا سرزیر را به خارج از حدود حوض هدایت می‎کند. پاشویه حوض ممکن است بیش از یکی بوده و حتی به‎صورت چهار پاشویه پشت به پشت باشد. گاهی آب این حوض‎ها در بناهای عمومی و منازل متولین و بزرگان، از یک منبع جاری دائمی ـ مثل قنات ـ مرتباً تعویض و تازه می‎شود. این امر مستلزم رعایت حداکثر ارتفاع آبگیری حوض است. از این رو میانة گودال‎باغچه‎ها جای مناسبی برای این نوع حوض‎ها محسوب می‎شوند. سوار بودن و شدت جریان آب می‎تواند عملکرد یک سینه‎کبکی (موج‎نما) و یا فواره‎ای کوچک، آبگردان، آبشره و... و صدای خوش قل ـ قل آب را هم تأمین کند. در غیر اینصورت ذخیره آبی این حوض‎ها به نوبت آب، چاه و حتی بارندگی و… بستگی داشت. شاید بتوان گفت همیشه ارتباط مستقیمی بین سطح اقتصادی و اجتماعی صاحب‎خانه با ابعاد و کیفیات تزئینی حوض هر خانه سنتی قابل تشخیص است.

ماهی‎های سرخ کوچک چرخ می‎زنند و از رشد و ازدیاد، لاروها، خزه‎ها و جلبک‎های آبی حوض جلوگیری می‎کنند و هندوانه‎ای در انتظار بعد از ظهر تابستان غلت‎زنان در کنج سایه‎گیری خنک‎تر می‎شود. در فرهنگ ایرانی و توصیه‎های مذهبی، سفارشات زیادی برای حفظ نظافت آب و البته طبیعتاً آب حوض نقل شده و خانواده‎ها تأکید و حساسیت بسیاری بر رعایت این قواعد دارند و خصوصاً در این مورد بر کودکان و خدمه سخت می‎گیرند. گاهی نیز بنا بر نیاز و برای حفظ جان ماهی‎های داخل حوض از گزند گربه و سرما، پیشگیری از ورود غبار و آلودگی به آب و یا به منظور جلوگیری از یخ‎زدگی آب و حوض در فصول سرد، روی حوض پوشیده می‎شد.

آبگیرها و حوض‎های خانگی و حتی حوض‎هایی که در صحن و مجاور بناهای عمومی شهری همچون مساجد ساخته می‎شوند ـ مانند بسیاری از عناصر معماری ایرانی ـ علاوه بر زیبائی کارکردهای حیاتی و رفاهی متنوعی دارند.

بخشی از احتیاجات روزانه خانواده و شهروندان به آب، از ذخیره آبی همین حوض‎ها تأمین می‎شود. شستشوی میوه، ظروف و البسه خانواده در کنار حوض، شستن قالی و قالیچه‎های بزرگ و مصارف بهداشتی در حد شستن دست و صورت، وضو گرفتن و یا نهایتاً استفاده از آب آن در طهارت و مستراح امر بسیار رایجی است. اما از آنجا که طراحی بناها به شکلی است که معمولاً از همة گوشه‎ها و اتاق‎ها منظر حوض قابل دیدن است، جز برای کودکان، کمتر به کار آب‎تنی و شسشوی کامل بدن می‎آید. آب‎پاشی کف داغ حیاط شاخه‎های گل باغچه از آب حوض در اولین ساعات غروب آفتاب نیز علاوه بر خنک‎تر کردن هوا، سرگرم کننده و لذت‎بخش است. ندرتاً برای مصارف صنعتی، صنایع دستی و کارگاه‎های کوچک خانگی، حوض آب محل مناسبی است برای شستن و خیس کردن طولانی مدت چوب، پشم و

غلبه بر اقلیم خشن، گرم و خشکی که بیشترین پهنه ایران را به خود اختصاص داده، همیشه دغدغة اهالی و معماران بوده است. حوض‎ها همیشه در مسیر حرکت نسیم و باد هستند و در غیر اینصورت در تقابلی پیش‎بینی شده، مکش و یا جریان هوای بادگیرها بعد از عبور از روی سطح آب حوض، هوای خانه را مرطوب و خنک می‎کند. در بیشتر ظهرهای تابستانی و گرم، زیرزمین خانه‎های کویری با کورانی که بعد از عبور از روی آب حوض از پاچنگ‎ها به داخل وزیده می‎شود، تنها جای قابل اسکان و استراحت هستند. البته تأثیر ظرفیت بالای ذخیره گرمایی منابع آبی در حبس گرمای تابشی آفتاب روز و تعدیل شب‎های سرد کویری نیز قابل اغماض نیست.

هر حوض پر از آب، خواسته یا ناخواسته، دانسته و یا ندانسته، خواص صوتی و آکوستیکی خوشایندی دارد که بی‎گمان موجب ارتقای سطح کیفی آرامش و امنیت در خانه و ساختمان می‎شود. سیالی همچون آب ـ با حجم و سطح مطلوب ـ این قابلیت را دارد که مقدار قابل توجهی از انرژی صوتی نامطلوب را در نوسانات خود مستهلک نماید. از این رو بسیاری از اصوات ناخواسته و همهمة آزار دهنده خارج از بنا، توان بروز در خانه را پیدا نمی‎کنند. همچنین صدای داخل خانه کمتر به بیرون حریم سرایت می‎کند. این مهم در صحن پرتردد مساجد که عموماً دیواره‎های کاشی‎کاری شده صیقلی دارند و معمولاً به تبعیت از سنتی کهن بدون درخت هستند، با وجود انبوه جمعیت، بیشتر حائز اهمیت و توجه است.

اگر به نقشه جغرافیای زمین نگاه کنیم و پراکندگی دریاها و اقیانوس‎ها را در نظر آوریم، بی‎مناسبت نخواهد بود اگر تأویلی آئینی و فلسفی برای پهنه کوچک شده این آبگیرها در یک حوض‎ ایرانی قائل شویم. نمونه‎ای از کارکرد و برداشتی اینچنین را می‎توان در توحیدخانه مساجد پیدا کرد. توحیدخانه سکوی کوچک و جزیره مانندی است در میان حوض مسجد که طلاب ـ بریده از جهان مادی ـ بر روی آن نشسته به اعتکاف و ختم قرآن می‎گذرانند. حوض اجابت آرزوی دیرین کویری است.

از طرفی به‎خاطر اهمیت و وجوب طهارت و وضو، حوض صحن مساجد به‎عنوان نمادی معنوی و شاید خاطره‎ای از بهشت و به‎عنوان یکی از اولین عناصر مرکزی پیش‎روی تازه‎واردین، قداستی دوچندان پیدا می‎کند. (البته بعضی اعتقاد دارند بر زمینی که وقف مسجد است و یا صیغه مسجد بر آن جاری شده باشد، نمی‎توان حوض و وضوخانه ساخت.)

گاهی به مناسبت ایامی همچون جشن‎های عروسی، روی حوض خانه‎ها را با تکه‎های بزرگ چوب می‎پوشاندند و گروهی از مطربان و بازیگران عمدتاً دوره‎گرد بر روی آن، برای مهمانان به اجرای برنامه و نمایش‎های سرگرم‎کننده می‎پرداختند. تا جایی که به تدریج شیوه‎ای از هنرهای نمایشی در ایران مرسوم گشت که به واسطه همین شکل اولیه ایجاد صحنه، به نمایش تخت‎حوضی مشهور شد که اجرای انواعی از آن همچنان ادامه دارد.


اعتیاد

اعتیاد چیست؟ اعتیاد یــک «بیمارى اجتماعی» است که عوارض جسمى و روانى دارد و تا زمانى که بـه علل گرایش «بیمار» توجه نشود، درمان جسمى و روانى فقط براى مدتى نتیجه‏ بخش خواهد بود و فـــرد مـــعتاد دوباره گرفتار « مواد اعتیاد آور» می‏ گردد.اعتیاد به موادمخدر یکى از مهمترین مشکلات اجتماعی، اقتصادى و بهداشتى است که عوارض ناشى از آن تهدیدى جدى براى جامعه بشرى محسوب شده و موجب رکود اجتماعى در زمینه ‏هاى مختلف مى‌گـــــردد . همچنین ویــرانگری‏ هاى حاصل از آن زمینه ساز سقوط بسیارى از ارزش‌ها و هنجارهاى فرهنگى و اخلاقى شده و بدین ترتیب سلامت جامعه را بطور جدى به مخاطره مى‌اندازد.پدیده شوم قاچاق موادمخدر بیش از آنکه فعالیتى سوداگرانه، تجارى و اقتصادى در عرصه مافیاى اقتصاد بین ‏المللى باشد، ابزارى کارآمد، مؤثر و راهبردى در گسترش نظام سلطه صاحبان قدرت جهان بر کشورهاى توسعه نیافته است. تحلیلگران مسائل سیاسى و اجتماعى بر این باورند که در تهاجم و نفوذ فرهنگی، پدیده موادمخدر مهمترین عامل به تباهى کشیدن و انحطاط اخلاقى جوامع به شمار می‏ رود. متاسفانه گسترش دامنه مصرف موادمخدر در جامعه امروزى به حدى است که حتى قشر متفکر و تحصیل کرده را نیز به سمت خود کشانده است. مبارزه با اعتیاد نیز قطعاً بیش از آنکه ماموریتى در راستاى وظایف مصرحه نیروى انتظامى باشد، اقدامى است استراتژیک در مقابله با ابزار نظام سلطه جهانى در انحطاط اخلاقى جوامع با اهداف خاص سیاسی. اعتیاد بعنوان یک آسیب اجتماعی، هیچ گاه بطور کامل ریشه‏ کن نخواهد شد، اما با تدبیر، اندیشه و تلاشى مخلصانه حداقل می‏توان آنرا به کنترل در آورد. در این راستا تلاش ما بر این است تا با ارتقاء سطح آگاهى اقشار مختلف جامعه پیشگیرى از اعتیاد را بر درمان معتادین مقدم بداریم. به امید روزى که جامعه‏ اى داشته باشیم که اگر هم در آن فرد معتادى وجود دارد، درصدد نجات خویشتن باشد. مواد مخدر انواع فرآورده هاى گیاهان خشخاش، شاهدانه، کوکا و ترکیبات شیمیایى مشابه که مصرف آنها موجب اعتیاد می‏ گردد. انواع مواد مخدر : ۱- سستی زا ۲- توهم زا ۳- توان افزا مواد سستى ‏زا : موادى هستند که مصرف آن بر روى سلسله اعصاب مصرف‏ کننده اثر گذاشته و در نتیجه فعالیت فکرى و بدنى او را سست نماید. این مواد به دو دسته تقسیم می‏شوند : - طبیعى ، مانند : استحصالات گیاه خشخاش، تریاک، شیره تریاک، مرفین - مصنوعى ، مانند : هروئین، متادون، نرمتادون، پاپاورین، پتیدین، انواع و اقسام قرص هاى مسکن و آرام ‏بخش مواد توهم‏ زا: با مصرف این مواد فرد دچار اوهام حسى و بصرى می ‏شود. این مواد را هالوسینوژن می‏ گویند که شامل: - طبیعى ، مانند : استحصالات گیاه شاهدانه،حشیش، بنگ، ماری‏جوانا، گراس، چرس؛ مسکالین، جو سیاه آفت ‏زده، برخى از قارچهاى حاوى مواد توهم ‏زا، دانه‏ هاى نوعى نیلوفر وحشی - مصنوعی ، مانند : ال.اس.دی(L.S.D) ، دی‏ متیل تریپتامین (D.M.T) ، دی‏ اتیل تریپتامین (D.E.T) مواد توان‏ افزا مصرف آن بر روى سلسله اعصاب تأثیر گذاشته و در نتیجه فعالیت فکرى و بدنى مصرف‏ کننده بیشتر و باعث هیجان می‏ شود. این مواد به دو دسته تقسیم می‏ شوند که عبارتند از : - طبیعی ، مانند : برگ کوکا، کوکائین، کراک، برگ و ساقه برخى درختان مثل خات و کراتم و ناس - مصنوعی ، مانند : آمفتامین، متیل آمفتامین، ترکیبات آمفتامین‏ها مواد سستى زا خشخاش بوته ‏اى است یکساله که در مناطق معتدل می‏ روید. رشد سالانه این گیاه به ارتفاعى معادل ۱۱۰-۷۰ سانتیمتر می‏رسد. در اواسط بهار، بعد از این که گلهاى رنگارنگ ان کم‏ کم شروع به ریختن می‏ کند، از میان گلها کپسول ظاهر می ‏شود که به آن گرز خشخاش می‏ گویند. این گرزها در اواخر بهار و اوائل تابستان داراى پوست سبزى است که به زردى مى ‏گراید. البته، قبل از این که میوه گیاه خشک و زرد شود به روش خاص مبادرت به تیغ زدن آن می‏ نمایند. این کار به وسیله افرادى که تجربه خاصى در تیغ زدن دارند، انجام می‏شود. آنان در ساعات اولیه شب با تیغهاى مخصوص و با ایجاد چندین شیار افقى و یا عمودى و یا مورب بر روى گرزها مبادرت به تیغ زدن می‏نمایند. صبح روز بعد، شیره سفید رنگى از محل شکافهاى گرز به بیرون ترشح می‏کند و در مجاورت هوا به صمغ قهوه‏اى رنگ تبدیل گردیده در پیاله مخصوص جمع‏ آورى و براى تریاک مالى آماده و به صورت لول روانه بازار قاچاق می ‏شود تریاک تاریخچه : قدیمى ‏ترین و مشهورترین ماده مخدر است که از گیاه خشخاش به دست می‏ آید. این گیاه حدود ۲۵۰۰ ســــال قبل در منطقه مدیترانه کشت مى ‏شده است. سابقه این گیاه را تا ۵۰۰۰ سال قـــــــبــل هم ذکر می ‏کنند. از آثارى که از سومریها باقـــى مانده اســــت، چــنین بــر می ‏آید، آنها این ماده را استعمال می ‏کرده اند و با آن گیاه شادى بخش می ‏گفتند. در نوشته‏ هاى هومر از تریاک نام برده شده است. شکل ظاهرى : تریاک شیره منعقد شده تخمدان کال بوته خشخاش است که از نظر علمى به پاپاور معروف است. تریاک آماده مصرف، ماده ‏اى است خمیرى به رنگ قهوه‏اى که بر حسب نوع و منطقه کشت خشخاش و آب و هواى منطقه پرورش از قهوه‏اى روشن تا تیره وجود دارد نامهاى دیگر آن افیون، اپیوم و تریاق می‏ باشد. الکالویید : تریاک داراى ترکیبات بسیارى است که تاکنون ۲۵ نوع موثر آن شناخته شده است. مهمترین آلکالوییدهاى تریاک عبارتند از مرفین، نارکوتین، پاپاورین، تبائین، کدئین و نارسئین. نحوه مصرف : - تدخین به وسیله وافور و یا با وسیلى مانند آن مثل قلیان، قلقلی، سیخ و سنگ - استفاده به صورت قرص - حل کردن در آب یا چاى و نوشیدن آن عوارض : - مغز: وابستگى (اعتیاد)، بی‏خوابى هنگام شب، خواب الودگى در طى روز - تغییرات شخصیتی: ۱-کاهش علائق و انگیزه‏ها ۲-کاهش احساس مسئولیت ۳-کاهش توجه به تحصیل، شغل و خانواده ۴-افسردگى و بی قراری، پرخاشگری، اغماء به دنبال مصرف زیاد - گوارش: تهوع و استفراغ، کاهش اسید معده و اختلال در هضم غذا، کاهش فعالیت روده ‏ها و یبوست مزمن، بی‏ اشتهایى و کاهش وزن، سوء تغذیه، خشکى دهان، اختلال در کبد - پوست: خارش، تیره شدن رنگ پوست، تیرگى لبها، کهیر - بیضه و تخمدان: کاهش توان و میل جنسی، بهم خوردن دوره ‏هاى قاعدگى در زنان - تضعیف دفاع بدن علیه بیماریها: بی ‏حسى و عدم تعادل بدنی‏، عفونت ریه، یست تنفسى به دنبال مصرف زیاد، انقباض مردمک چشم شیره تریاک: پس از تیغ زدن گرز خشخاش، ماده ‏اى شیرى رنگ از آن خارج می ‏شود که به آن شیره تریاک گویند. این شیره در مجاورت هوا تیره شده به رنگ قهوه ‏اى تبدیل می ‏گردد. مرفین : مرفین از کلمه مورفئوس خداى رویایى یونان باستان مشتق شده است و یکى از اجزاى اصلى و اساسى تریاک است که به طور متوسط از هر ۱۰ کیلوگرم تریاک یک کیلوگرم مرفین تهیه می‏شود. رنگ آن به صورت کرم روشن و گاهى اوقات به رنگ آرد نخودچى و مزه آن تلخ است. ذرات آن در زیر ذره‏ بین شبیه کریستال هاى سوزنى است. از نظر دارویی، ضد درد بوده، با اثرات رخوت ‏زیى که بر روى مغز دارد، باعث کنترل دردهاى شدید می‏ شود و به همین خاطر مصرف مجاز آن فقط در بیمارستانهاست. هروئین : هروئین از کلمه هیروس یا هیرو به معنى مرد قهرمان گرفته شده است. البته این کلمه به معنى زن قهرمان، زن برجسته، زنى که خدمات بزرگى به عالم بشریت کرده و زن ایده ‏آل نیز اطلاق می‏شود. هروئین یکى از ترکیبات مرفین مى ‏باشد که با عمل استیلاسیون بدست مى آ‏ید.ا ین ماده به رنگ سفید میل به کرم داراى طعمى تلخ و بى ‏بو است که پس از مدتى نگهدارى بوى ترشى و سرکه می‏ دهد. نحوه پیدیش : هروئین، قوی‏ترین و مخرب‏ترین ماده مخدر دنیا به شمار مى اید که در سال۱۸۷۴ توسط یک دانشمند انگلیسى ساخته شد و تحقیقات بیشتر را درباره این ماده دانشمندان آلمان در سال ۱۸۹۰ تکمیل نموده و آن را به عنوان دارو معرفى نمودند. در ایران اولین لابراتور هروئین‏ سازى در سال ۱۳۳۴ توسط فردى به نام دکتر مصطفوى ایجاد گردید. وى نحوه ساخت و استخراج هروئین از تریاک را به عده‏ اى آموخت که باعث به وجود آمدن لابراتوارهاى بیشترى در سطح کشور گردید. نحوه استعمال : هروئین از طریق کشیدن از راه مجارى تنفسی، تزریق داخل رگها و تزریق زیر جلدى استعمال می‏شود. مصرف هروئین از طریق مجارى تنفسی(دهان) با زرورق به این صورت است که لبه زرورق سیگار یا هر نوع زرورق دیگر را به طرفى که از جنس کاغذ است تا می‏ کنند و با آن یک لوله می‏سازند، سپس هروئین را که معمولا حدود ۵ سانتى است روى سطح زرورق دیگرى می ‏ریزند و یک تکه مقواى بریده و نازک را به صورت چوب کبریت درآورده پس از آتش زدن زرورق گرفته سپس دود حاصله را از دهان استنشاق می ‏کنند. در استعمال تزریقی، ابتدا معتادان از رگهایى که جلوى ساعد دستها نمایان است استفاده کرده، پس از آن که مدت طولانى از تزریق نقاط مختلف دستها گذشت و دیگر این نقاط جوابگو نبود ، به ترتیب نوبت به پشت دست، ساق پا، گردن و در نهایت به بیضه‏ ها می‏رسد. تزریق در بیضه‏ ها آخرین مرحله این گونه معتادان است. عوارض : - مغز : وابستگی، افسردگی - تغییرات شخصى : ۱-کاهش علائق و انگیزه ها ۲-کاهش احساس مسؤلیت ۳-کاهش توجه به تحصیل ، شغل و خانواده - بی‏خوابى هنگام شب، خواب‏ آلودگى در طى روز، پرخاشگری، آبسه چرکى مغز، عفونت مغز، بیماریهاى مختلف ناشى از مرگ بخشى از سلولهاى مغزى و نخاع به دنبال مصرف زیاد - گوارش : تهوع و استفراغ، کاهش اسید معده و اختلال در هضم غذا بى ‏اشتهایى و کاهش وزن - کلیه : ناتوانى در تخلیه ادرار، نارسایی، عفونت کلیه - پوست : خارش، تیره شدن رنگ پوست، تیرگى لبها، کهیر، عفونت پوست - ریه : انسداد ناگهانى رگهاى تغذیه کننده ریه، عفونت ریه، ایست تنفسى به دنبال مصرف زیاد - قلب : نارسایى قلب، بهم خوردن نظم ضربان قلب، عفونت کلیه داخلى و دریچه ‏هاى قلب - عروق و خون : سخت شدن دیواره عروق، التهاب عروق، عفونت عروق - کبد : اشکال در کار کبد، عفونت و التهاب کبد، بیمارى مزمن کبدى - بیضه و تخمدان : کاهش میل جنسی، کاهش توان جنسى متادون : یک ماده مخدر مصنوعى است که در جنگ جهانى دوم به علت کمبود مرفین براى تسکین مجروحین به وسیله آلمانى ها ساخته شد. در حقیقت متادون یک داروى برطرف‏ کننده درد است که براى تسکین سرفه هم از آن استفاده می‏کنند. گرچه متادون خود یک ماده اعتیادآورنده قوى است ولى به عنوان یک داروى پزشکى براى ترک و معالجه معتادان به تریاک، هروئین و مرفین از آن استفاده می‏ کنند. اثرات دارویى آن تا حدى شبیه به مرفین بوده، با این تفاوت که پس از مصرف، مدت بیشترى طول می‏کشد تا اثرات آن ظاهر شود و به مدت طولانى ‏تر در بدن باقى می ‏ماند کدئین : یکى از مشتقات معروف تریاک است که ۰/۲الى ۰/۸ درصد آن را تشکیل می‏دهد و به عنوان مسکن در اشکال مختلف قرص، کپسول و شربت در پزشکى کاربرد دارد. اثر کدئین در حدود اثر مرفین است و در صورتى که زیاد مصرف شود علائمى مانند اثرات مرفین خواهد داشت. نحوه مصرف آن به صورت تزریقى و خوراکى می‏باشد. پاپاورین : یکى از مشتقات مؤثر تریاک می‏باشد که سفید کریستالى است و از نظر زهرآگین بودن حد وسط مرفین و کدئین است. ماده ‏اى است نشاط آور و محرک. کار عضلات صاف مثل روده را کند کرده و باعث شل شدن آنها می‏گردد. در برونشها و رگها انبساط ایجاد نموده و در آب نامحلول است و در الکل حل می‏شود. پتیدین : این ماده هم مثل متادون از داروهاى سستی‏ زاى مصنوعى می ‏باشد که قدرت ضد درد آن از مرفین کمتر است و عضلات بدن را سست و شل می‏ کند مواد توهم زا : شاهدانه : بوته ‏اى است شبیه گزنه که بلندیش تا ۲ متر می‏رسد. گیاه نر و ماده آن به صورت جداگانه بوده داراى برگهاى انبوه دراز و کنگره ‏دار می‏باشد که میوه آن در سر شاخه به صورت خوشه نمایان است. اصولا شاهدانه براى روغن گیرى و خوراک طیور استفاده می‏شود. بو داده و برشته آن را مردم به صورت تفنن می‏خورند. نام لاتین این گیاه کانابیس است. اگر از سر شاخه‏ هاى به گل نشسته گیاه ماده چسبنده‏اى به نام رزین که در حال ترشح است جمع ‏آورى و خشک شود، در واقع حشیش به دست آمده است. این گیاه در آمریکاى شمالى به نام ماری‏جوانا یا چرس، در انگلیس به گراس، در فرانسه ادب، در هندوستان بنگه و گنجا، در خاور نزدیک و خاورمیانه حشیش، در افریقاى جنوبى دگا، در سوریه و لبنان حشیشه ‏الکیف، در ترکیه اسر یا اسرا، در افریقاى مرکزى کامبا، در اسپانیا و در دیگر کشورها به اسامى مختلفى چون وید، پات، شانگ، چاراز، مکونا و غیره شهرت دارد. در هر حــال هــر اســم و نــامــى بر ایــن گیاه و مشتقات آن نهاده شود، اثرات توهم ‏زایى آن همچنان پابر جاست در اینجا به حالاتى که پس از استعمال حشیش و ماری‏جوانا در مصرف کننده روى می‏دهد به طور اختصار اشاره می‏ کنیم : - در اثر نشئه شدن اشیاى مجاورش را بزرگتر و یا کوچکتر مى بیند. - اشتهاى کاذب و میل به مصرف غذا پیدا می ‏کند. - احساس قدرت عجیب در خود داشته و دست به اعمال وحشیانه و جنون ‏آور و خشونت زا زده و احساس پرواز کردن و سفر در آسمان و نوعى انبساط خاطر و آرامش و اعتماد به نفس کاذب پیدا می‏کند. - فرد به خواب عمیقى فرو مى ‏رود. حشیش : ماده ‏اى به رنگ سبز تیره و گاهى قهوه ‏اى مایل به سبز شبیه حنا که از گل، برگ و ساقه گیاه شاهدانه مؤنث و از ترشحات چسبنده آنها به صورت صمغ به دست می آ‏ید. حشیش حاوى ماده‏اى شیمیایى به نام T.H.C (تترا هیدرو کانا بینول) است که ماده مؤثر آن به شمار می ‏رود. حــشیـش در طــبــقـه ‏بـنـدى مـواد مخدر، جزء مواد توهم‏ زاى طبیعى می ‏باشد. آثار مصرف حشیش: - تغییر در درک رنگ و صدا - افزیش اشتهاى کاذب - تند شدن ضربان قلب - قرمزى چشم - اختلال حافظه، گیجى و بی‏توجهى به اطراف - به هم‏خوردگى تعادل حرکتى - علائم روانى شدید، مانند شنیدن صداهاى غیر واقعی، صحبتهاى نامربوط، توهم و هذیان، اختلال توجه، احساس کند شدن گذر زمان، سرخوشى و خنده خود به خود عوارض مصرف طولانى حشیش: - بیماریهای تنفسى مزمن و سرطان ریه - نازایى در زن و عقیمى در مرد - از بین رفتن سلولهاى مغزى (پوک شدن مغز) - التهاب و انسداد مزمن مجارى تنفسى - اختلال روانى شدید و پیدار - کم شدن علاقه و انگیزه براى زندگی، شغل و روابط اجتماعى و خانوادگى - سندرم بی‏ انگیزگى (ناامیدی، بی ‏تفاوتى و بی ‏مسئولیتى در مقابل امور جارى زندگى) - تشنج علائم ترک حشیش: - تحریک ‏پذیری، بی ‏قرارى و اضطراب - اختلال خواب و بی ‏اشتهایى - تعریق و لرزش - اسهال، تهوع و استفراغ - دردهاى عضلانى - افزیش درجه حرارت بنگ : سر شاخه‏ هاى گلدار یا به میوه نشسته و خشک شده بوته شاهدانه – اعم از ینکه ماده رزینى آن را قبلا گرفته یا نگرفته باشند – بنگ نامیده می‏ شود. مارى ‏جوانا : در آمریکا برگها و گلهاى شاهدانه آمریکایى را خشک می‏کنند و از آن توتون سبز رنگى به دست می‏ آورند که همان ماری‏ جواناست. چون این توتون خیلى زبر است براى پیچیدن آن از چندین دور کاغذهاى سفید یا قهوه ‏اى رنگ استفاده می‏کنند و آن را ریفر مى ‏نامند. مشتاقان آن را به صورت دسته‏ جمعى در محل هایى به نام تی‏پاد تدخین می‏کنند. این سیگار به کندى می‏سوزد و خیلى زود خاموش می‏گردد، به همین علت معتادان با پکهاى سریع و دسته‏ جمعى مانع خاموش شدن آن می ‏شوند و براى این که از این سیگار استفاده کامل بشود در اماکن سر بسته استعمال می‏گردد. گراس : در زبان انگلیسى به معنى علف است و در اصطلاح همان بنگ و ماری‏جواناست. برگهاى بوته شاهدانه که در واقع مثل علف است جمع ‏آورى کرده، مانند سیگار مصرف می ‏کنند، گاهى هم آن را مثل چاى دم کرده و می ‏خورند. چرس : همان حشیش است که از رزین آماده شده از سر شاخه‏ هاى گلدار و به میوه نشسته گیاه بالغ شاهدانه تهیه می‏شود و از انواع دیگر ان مرغوبتر است. مسکالین : ماده اصلى و فعال کاکتوس است (معمولا این کاکتوسها به نام پیوت معروفند) که قرنهاست به عنوان دارویى سحرآمیز براى درمان دردها مصرف می ‏شود. نحوه تهیه آن به این صورت است که تکه‏ هایى از قسمت فوقانى این گیاه را بریده و پس از خرد کردن می ‏جوند و یا با ساییدن آن را به صورت پودر درآورده و با ریختن به داخل کپسول، مورد استفاده قرار می‏دهند. ال.اس.دی : مخفف “ اسید لیزرژیک دى اتیل امید ” ماده نیمه ترکیبى است که در لابراتور به دست مى ‏آید. این ماده به صورت طبیعى در چاودار آفت زده وجود دارد. بر روى آن قارچى به رنگ مس نشو و نما می‏کند که آرگو نامیده می‏شود. این قارچ حاوى اسیدى به نام اسید لیزرژیک می‏باشد و مشتقات آن توهم ‏زا می‏ باشد. یکى از عوارض مصرف، تیره شدن مردمک چشم و ایجاد خطوط رنگین به هنگام بسته ‏شدن چشمها در منطقه بینایى است. عمق تصاویر و اشیا در نظر مصرف‏ کننده تشدید شده و اشیاى ثابت ممکن است در نظرش به حرکت درآیند، گاهى حالت تهوع، سرد شدن بدن و لرزش احساس می‏شود. قدرت شنوایى تشدید شده و زمزمه‏ هاى نامفهوم به گوش می‏رسد. حس زمان و گذشت آن در حد بسیار زیادى کند می‏شود. انطباق فکر از بین رفته و هر چه میزان مصرف بیشتر باشد تجزیه و تحلیل منطقى کمترى در ذهن به وجود می ‏آید. دى . ام . تى : یکى از مواد توهم ‏زا می‏ باشد که معمولا معتادین ال . اس . دى از این ماده استفاده می ‏کنند. آثار آن شبیه ال. اس .دى است. کسانى که به دنبال راه گریز سریع از واقعیتها هستند از ان مصرف می‏کنند. اگر از راه دهان مصرف شود تولید دل ‏درد می ‏کند. بنابرین یا از راه تزریق عضلانى استعمال و یا با توتون و ماری‏جوانا مخلوط کرده دود می‏ کنند. مواد توان افزا : کوکا : گیاهى است که در ارتفاع ۶۰۰ تا ۲۰۰۰ مترى از سطح دریا در دامنه باخترى کوههاى آند که هواى معتدل و مرطوبى دارد می‏روید. ارتفاع این گیاه به ۲ متر هم می‏رسد و برگهایى دارد که شکل و رنگ و ابعاد آن یاد آور درخت زیتون است. گیاه کوکا حاوى ماده توان‏ا فزا ست که مصرف آن سبب فعال شدن مرکز بی‏خبرى و سرخوشى در مغز مصرف کننده می‏شود. ماده حاصل از برگ کوکا، کوکائین نامیده می‏شود. کوکائین : یک از موادمخدر توان‏ افزاى طبیعى می‏ باشد که از برگ کوکا تهیه می‏شود کشورهاى بولیوی، کلمبیا و پرو بزرگترین محل رشد و نمو کوکا به شمار می‏روند. نخستین بار بومیان کشور “پرو” از برگ این درخت براى تسکین درد و رفع خستگى استفاده نمودند. اعتیاد به آن جنبه روانى دارد. کوکائین ماده مؤثر رگ برگهاى این گیاه است که به ارى تاکسیلین شهرت دارد. رنگ آن سفید شفاف و همانند کریستال ریز می‏باشد و با مختصر تکانى بلورهاى ریزان بر روى هم می‏غلتند. این ماده، یک ضد درد موضعى بسیار قوى است، از پوست و مخاط بینى هم جذب می‏شود. گرد کوکائین از راه بینى استنشاق و یا در رگ تزریق می‏شود که خاصیت آن، ایجاد نیرو و هیجان، کاهش احساس گرسنگى مى ‏نماید و استعمال زیاد آن موجب جنون می‏شود. نامهاى خیابانى آن کوک، کاندی، هپى می‏باشد. کراک : مشتقى از کوکائین است که جنبه اعتیادآورى آن بسیار زیاد و اثرات جانبى آن دهشتناک است. در واقع کراک، کوکائینى است که دستکارى شده و غالبا با پیپ هاى شیشه‏اى دود می‏شود. براى معتاد شدن به کراک فقط چند پیپ کراک کفایت می‏کند. خات یا قات : خات علاوه بر این که به صورت وحشى رشد مى ‏کند، عمدتا در مناطق مشخصى از شرق افریقا و شبه جزیره عربستان کشت می‏شود. برگهاى این گیاه با توجه به خواص محرکشان به صورت جویدنى مصرف مى ‏شوند، به طورى که به مصرف‏ کننده احساس نشاط داده و تا حدودى جلوى گرسنگى را می‏گیرد. طعم آن تلخ است و مصرف آن بیشتر در عصر و اوائل شب صورت می‏گیرد. کشورهاى تولیدکننده، مقادیر انبوهى محموله‏ هاى منجمد، خشک و واکیوم شده خات را به اروپا و سایر نقاط جهان ارسال می‏کنند. این محموله در کشورهاى مزبور توسط اتباع کشورهاى تولید کننده مصرف می‏شود. برخى کشورها جهت محدود کردن واردات یا مصرف خات تدابیرى اتخاذ کرده ‏اند. خات در حال حاضر تحت کنترل مقررات بین ‏المللى قرار ندارد. کراتم : درختى است که در تایلند می‏ روید. مردم آن سرزمین برگهاى تازه آن را می‏جوند و یا آن را خشک کرده مانند سیگار می‏کشند. خاصیت ماده مؤثر این درخت، توان ‏افزیى است و احساس نشاط و هوشیارى کاذب مختصرى نیز در مصرف‏کننده به وجود مى ‏آورد. ناس : در بسیارى از منابع آمده است، ناس بوته ‏اى است که در افغانستان و پاکستان مى ‏روید. برگهاى آن را اگر تازه باشد ، می‏جوند و خشک کرده آن را مثل حنا کوبیده در زیر لثه قرار می‏دهند. براى تأثیر بهتر و بیشتر، کمى خاک سیگار یا آب آهک به آن اضافه می‏کنند. مصرف‏ کنندگان آن احساس گرمى و نشاط می‏کنند، ولى اثر آن به مراتب از سایر مواد محرک کمتر است. آمفتامین: گروه وسیعى از داروهاى محرک (توان‏ افزا) هستند که باعث تحریک و فعالیت سلسله اعصاب مرکزى مى ‏شوند و به اشکال قرص، کپسول، پودر و میع وجود دارند. مراحل اعتیاد : ۱- مرحله آشنایى: این مرحله با تشویق دیگران (مخصوصاً دوستان ناباب) یا از روى غرور و کنجکاوى خود فرد شروع می ‏شود. ۲ ـ مرحله شک و تردید : در این مرحله فرد با مبارزه با امیال خود می ‏پردازد. ۳ ـ مرحله اعتیاد واقعى : در صورت ادامه مصرف در مرحله شک و تردید فرد به مرحله اعتیاد واقعى مى رسد. در این مرحله پدیده «تحمل» باعث می‏شود که فرد به مرور زمان بر میزان مصرف خود بیفزاید تا به نشئگى قبلى برسد.

سخنی با شما دوستان عزیز

با سلام به همه ی شما عزیزانی که در حال مشاهده ی از این مطالب   ووبلاگ  هستید برای اعلام نظرات خود و همچنین انتشار مطالب مفیدی که خودتان گرد آورنده آن هستید میتوانید به ما ایمیل بزنید آدرس ما korooshmilani@yahoo.com