در سال 1983 آقای wak تئوریی را ارائه داد مبنی بر این که عدم تمرکز حواس بر روی درد میتواند درد را کاهش دهد و بعدها برای انجام این کار از موسیقی استفاده شد. هر چند که موسیقی درمانی علم جدیدی است ولی تأثیر موسیقی بر روح و جسم انسان قرنها پیش شناخته شده است.
گسترش روز افزون بیماریهای تمدن که عمدة آنها جنبه سایکولوژیک دارند سبب ظهور روشهای درمانی نوینی شده است که شاید ساختار آنها بکلی با درمان داروئی متفاوت باشد. از این روشها میتوان به موسیقی درمانی، یوگا درمانی، نیرو درمانی، هیپنوتیزم و … اشاره کرد، به طور کلی در علم پزشکی به این روشها Alternative Medicine یا طب حاشیه گفته میشود و پیشینه استفاده از موسیقی درمانی به حدود 2500 سال قبل بر میگردد.
یکی از آلات موسیقی که در این پروسه استفاده میشود آلت چنگ است. موسیقی چنگ در شنونده ایجاد آرامشی فراگیر میکند که باعث کاهش درد، کاهش فشارخون و … میشود. بطور کلی موسیقی دارای یک نوع کیفیت آرام بخش و دینامیکی بالا میباشد که هم در اشخاصی که بیماری سوماتیک دارند در تسکین درد مؤثر است و هم در بیماران روانی در تسریع و بهبود روند درمان مفید است.
ـ موسیقی نه تنها در افراد بزرگسال بلکه در بچه ها و حتی در جنین هم اثرگذار است. ابتکاری که در این زمینه صورت گرفته است شامل بررسی عکس العملهای جنین در هنگام شنیدن آوای آهنگین از قبیل صدای آواز خواندن مادر و … میباشد. با استفاده از تکنیکهای فیلمبرداری جنین در داخل رحم دیده شده است که در هنگام صحبت کردن یا آواز خواندن مادر یکسری حرکات خاص در جنین اتفاق میافتد که مبین این واقعیت است که جنین به آن محرک صوتی پاسخ میدهد. اگرچه این مطالعه به بررسی اثرات موسیقی در درد و اضطراب میپردازد، اما جا دارد که به اثر موسیقی در بهبودی بسیاری از بیماریهای آناتومیکی حرکتی از قبیل اختلالات عضلانی اندامها و نارسائیهای مغزی مثل آفازی هم اشاره کرد. فرد با شنیدن ریتم موسیقی، سعی میکند حرکات بدن خود را با آن هماهنگ نماید و این هماهنگی حاصل نمیشود مگر اینکه مراکز عصبی حرکتی مثل هسته های قاعدهای ـ مخچه و نرونهای حرکتی نخاع با همدیگر تطابق و هماهنگی عملکرد داشته باشند که خود این امر در درمان بیماران مبتلا به اختلالات حرکتی مفید است.
متدولوژی:
این مطالعه بصورت مروری (Review Article) انجام گرفته است که تعداد 238 مقاله با استفاده از کلمات کلیدی Music therapy و Pain و Anxiety بدست آمد و از این میان تعداد 20 مقاله بصورت راندوم انتخاب گردید که عنوان کلی این مقالات در رابطه با درد و اضطراب و اثر موسیقی در کاهش آنها بود.
نتایج:
در پژوهشی که در کالج پزشکی yale آمریکا انجام شد بیماران بالغی که تحت بیهوشی و عمل جراحی قرار میگرفتند بررسی شدند. 48 نفر از این افراد در گروه مداخله قرار گرفتند و به مدت 30دقیقه موزیکی را که خودشان انتخاب کرده بودند گوش دادند. گروه دوم شامل 45 نفر بودند که به موزیک گوش ندادند و فرآیندهای روتین بخش برای آنها انجام شد. قبل و بعد از مداخله میزان اضطراب آنها توسط آزمون (State- trait Anexity Inventory) و نیز بخش فیزیولوژیک اضطراب از طریق سنجش HR (ضربان قلب) BP(فشارخون) و کورتیزول، اپینفرین و نوراپینفرین سرم اندازهگیری شد.
در گروه تحت موزیک درمانی سطح اضطراب به طور قابل ملاحظهای کمتر از گروه کنترل بود (001/0P=) اضطراب در گروه مداخله بعد از موزیک در مقایسه با قبل از موزیک 16% کاهش یافته بود ولی از نظر شاخصهای خونی ارتباط معنیداری یافت نشد.
در مطالعه دیگری اثرات موزیک بر اضطراب را در بیمارانی که در انتظار کاتتریزاسیون قلبی بودند مورد بررسی قرار دادند. این مطالعه شبه experimental طراحی گردید. که در آن یک Pretest و یک Post test از 101 نفر انجام شد که 63 نفر از آنها مرد و 38 نفر زن بودند. این افراد در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند و گروه مداخله به مدت20 دقیقه به موزیک گوش دادند: در گروه مداخله کاهش اضطراب به صورت معنیداری (003/0P=) مشاهده شد و در مقایسه با گروه کنترل نیز با (004/0P=) ارتباط معنیداری بین موسیقی و کاهش اضطراب یافت شد. HR و BP در گروه مداخله کاهش یافته بود (در صورتی که در گروه کنترل هر دوی آنها افزایش داشتند)
مطالعات دیگری نیز در زمینه کاهش اضطراب ناشی از موسیقی در بیماریها و شرایط مختلف انجام شده است که باز همگی تأییدکننده تأثیر بسزای موسیقی بر کاهش اضطراب هستند. در یک مطالعه که در آمریکا انجام شد اثرات موزیک برکاهش اضطراب در20 بیمار که منتظر انجام بیوپسی پستان بودند بررسی گردید. این افراد به صورت یک در میان در گروه مداخله یا کنترل قرار گرفتند و هر فرد در گروه مداخله در اتاق انتظار اتاق عمل َ20 دقیقه موزیک گوش داد. و گروه کنترل نیز به صورت روتین به اتاق عمل فرستاده شدند. در نتیجه این مداخله RR و HR و فشارخون بعد از مداخله در گروه مداخله کاهش عمدهای نسبت به گروه کنترل داشتند. شبیه چنین مطالعهای نیز در مردانی که منتظر رزکشن اورترال پروستات بودند انجام شد که نتایج جالبی در پی داشت.
موزیک درمانی همچنین بر کاهش اضطراب و درد ناشی از زایمان در زنان بسیار مؤثر بوده است و در تحقیقات انجام شده این مسأله به اثبات رسیده است.
تأثیر موزیک درمانی بر افرادی که ناتوانی یادگیری دارند نیز جالب بوده است. در پژوهشی که در دانشکده پرستاری دانشگاههای انگلیس انجام شد موزیک درمانی در بیمارانی که ناتوانی یادگیری داشتند باعث کاهش رفتارهای آسیب به خود و نیز پرخاشگری شد و همچنین باعث افزایش ارتباط اجتماعی آنها و نیز بهبود نسبی در وضعیت سایکولوژیک آنان گردید. در بررسی تحقیقات انجام شده، موزیک درمانی بر مشکلات رفتاری نیز تأثیر داشته است.
در مطالعه دیگری نیز که در اوهایوی آمریکا انجام شد محققان دریافتند که موسیقی میتواند در کودکان ناآرام باعث بهترشدن رفتار اجتماعی، پاسخهای احساسی و تواناییهای گفتاری شود.
اثرات موسیقی بر درد:
طبق تحقیقات انجام شده موسیقی میتواند درد را کاهش دهد. در یک مطالعه، خانمی 56 ساله مبتلا به MS و درد شدید به صورت داوطلبانه تحت موزیک درمانی قرار گرفت. در این موزیک کلماتی که بیمار را تشویق به بهبودی و داشتن اعتقاد به بهبودی میکرد گنجانده شد و بیمار در حالت استراحت 30 دقیقه به آن گوش میکرد. بیمار بعد از شنیدن موسیقی اظهار میداشت که خواب راحتی داشته و دردش کمتر شده است.
اثرات موسیقی درمانی در کودکان مبتلا به سرطان نیز در بخش روانشناسی بیمارستان کودکان دانشگاه تورنتو کانادا مورد پژوهش قرار گرفت آنها از این پژوهش نتیجه گرفتند که موسیقی درمانی موجب بهتر شدن احساسات کودکان و بهبود فعالیتهای روز مره آنان میشود. این تأثیر در کودکان پیش دبستانی و بالغین وجود داشت اما در کودکان سنین مدرسه این تأثیر مشاهده نشد. محققان پیشنهاد کردند که مطالعات کاملتری به صورت RCT انجام شود.
در بخش انکولوژی بیمارستان مشترک چین و ژاپن نیز پژوهشی درمورد تأثیر موسیقی درمانی در درمان بیماران مبتلا به تومور انجام شد. در این مطالعه 162 بیمار مبتلا به تومور مورد بررسی قرار گرفتند که سنجش و ارزیابی آنان براساس Self Rating Depression Scale (SDS) ، (SAS) Self Rating Anxiety Scale و سنجش ایمونوهیستوشیمیایی لنفوسیتهای T و فعالیت NKC ضد تومور انجام گرفت. در میان این بیماران 46 نفر تحت موسیقی درمانی قرار نگرفتند و بعنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. در نتیجه این مداخله میزان SDS, SAS در گروه درمان شده، بعد از درمان واضحاً از گروه کنترل کمتر بود. (01/0P< و 05/0P<).
در ایران نیز تحقیقاتی در این زمینه انجام شده است که یک نمونة آن به بررسی تأثیر موسیقی بر میزان دردهای مزمن بیماران مبتلا به سرطان بستری در بیمارستان سانترال تهران میپردازد که توسط آقای علی یوسفینژاد نوشته شده است، در این مقاله 40 بیمار مبتلا به سرطان در سنین 70-18 سال قرار داشتند که به دو گروه الف و ب تقسیم شدند. روند کار این بود که میزان درد در سه روز اول صبح و عصر تعیین گردید و در سه روز دوم موسیقی برای گروه الف و در سه روز سوم موسیقی برای گروه ب پخش گردید، آنگاه طی سه روز چهارم میزان درد تعیین گردیده و با میزان درد قبل از ارائه موسیقی مقایسه گردید. یافتهها با آزمون تی و ویلکاکسون بررسی شدند، نتایج دال بر این بود که میزان درد و تعداد مسکن قبل و بعد از پخش موسیقی اختلاف معنیداری دارد. (645/1Z= و 021/2T=).
12 مقاله بصورت Clinical Trial و 8 مقاله به صورت مروری تألیف شده بودند.
موسیقی درمانی پروسهای است که نحوة عملکرد آن در تخفیف درد و اضطراب محل بحث و مطالعه است. اگرچه توجیهاتی منطقی در این خصوص وجود دارد ولی تا بحال دلیلی قطعی برای آن ارائه نشد ه است. اما آنچه مسلم است این است که موسیقی تأثیری مثبت در کاهش درد و اضطراب دارد که طبق تحقیقات انجام شده این اثر مثبت هم در بیماریهای سو ماتیک و هم سایکولوژیک مشاهده میشود. اینکه چه ملودیهایی با چه ریتم و آهنگ خاصی استفاده شود امری سلیقهای است و تاکنون در تمام مطالعات استاندارد مشخصی را بکار نگرفتهاند، اما عمدتاً از موسیقیهای بیکلام استفاده شده است. نکته جالبی که طی برخی مطالعات مشخص شده این است که موسیقی درمانی فعال (Active music therapy) یعنی اینکه خود فرد با یک آلت موسیقی آهنگی هر چند غیر اصولی و غیر حرفهای بزند، از دریافت غیرفعال موسیقی بصورت شنیداری اثر بهتری دارد همانطور که اشاره شد. یکی از آلاتی که تقریباً در بسیاری از مطالعات استفاده شده آلت چنگ میباشد، که تاکنون هیچ توجیه علمی خاصی برای این استفاده مطرح نشده است و منحصراً از طریق مشاهدات تجربی این نتیجه حاصل شده است.
تئوریهائی که در مورد فیزیولوژی اثر موسیقی مطرح است شامل موارد زیر میباشد:
- برخی روانپزشکان معتقدند که گوش دادن به موزیک باعث ترشح اندورفینها در بدن میشود که این مولکولها باعث تسکین درد میشوند. همچنین موزیک با انرژیزائی در بدن از طریق تأثیر بر نرونهای مغزی میتواند بر تعداد تنفس و ضربان قلب که خود نمودی فیزیولوژیک از آرامش یا استرس هستند اثر بگذارد.
- در سال 1983 ، دو محقق به نامهای Melzain و Wall در تئوری خود اعلام کردند که احساس درد و پردازش آن یک روند پیچیده از ارسال و پردازش سیگنالهایی است که در طی یکسری نرون خاص به مغز میرسند. آنها این مسیر را تحت عنوان دروازه درد نامیدند، حال اگر این دروازه باز باشد، یک محرک دردآور میتواند باعث ایجاد احساس درد شود، اما یکسری مکانیسمها وجود دارند که با این مسیر پردازش تداخل پیدا میکنند و در اصطلاح دروازه درد را به صورت کامل یا ناقص میبندند و موسیقی هم با این مکانیسم باعث ساپرشن درد میشود.
-موسیقی در طرف چپ مغز یعنی همانجایی که محل پردازش زبان است، درک میشود. موزیک با اثر بر روی سیستم لیمبیک باعث تنظیم و اداره احساسات فردی میشود و به علاوه بعضی از مسائل فیزیولوژیک غیرارادی از قبیل یأس، احساس درد، فشارخون، را هم تنظیم میکند.
این تئوری که به نظر قانع کننده تر است براساس Centry Fugal Control استوار است یعنی تمرکزی که از CNS به یک امر خاص میشود سبب مهار اطلاعات رسیده از محرکهای دیگر و تشدید ایمپالسهای آن محرک مورد توجه میگردد. افرادی که درد دارند اگر بر روی درد خود تمرکز کنند، گذر زمان را کمتر احساس میکنند و به نظر آنها زمان ایستاده است که این امر در تشدید درد آنها فوق العاده مؤثر است. موسیقی با جلب کردن حواس فرد به خود، و خود فرد نیز با تمرکز ارادی و عمدی روی موسیقی میتواند با توجه به مکانیسم ذکر شده سبب کاهش درد شود.
قبل از بررسی خلاصه وار تاریخ موسیقی ایران باید به چند نکته توجه کرد: اول آنکه ایران باستان کشوری پهناور بوده که حدودا شامل ۳٠ کشور امروزی بوده است و به طبع دارای اقوام، مذاهب و فرهنگهای گوناگونی بوده اند. پس ما نباید منتظر فرهنگی یک پارچه باشیم زیرا این اقوام در کنار هم و به کمک دستاوردهای یکدیگر به پیشرفت و تکامل رسیده اند، نه هر کدام به تنهایی. پس همه دستاوردهای این خطه بزرگ را هر کدام از این اقوام می توانند از آن خودبدانند. در دوره بعد از فتح ایران بدست اعراب و مسلمان شدن ایرانیان چون اعراب دارای فرهنگی غالب نبودند، از لحاظ فرهنگی مغلوب ایرانیان شدند و فرهنگ برتر ایرانیان را پذیرفتند و در راستای شکوفایی آن بادیگر اقوام که مغلوب اعراب مسلمان شده بودند کوشیدند و از این فرهنگ ایرانی فرهنگ اسلامی را به وجود آوردند که پایه واساس آن همان فرهنگ ایران باستان بود.
در سده های اول فرهنگ اسلامی یعنی تاحدود دوران خلافت عباسیان یک فرهنگ واحد در سراسر این سرزمینهای اسلامی وجود داشت و از آن زمان به بعد بود که سرزمینهای اشغالی مستقل شدند و هر کدام باتوجه به ریشه فرهنگی یکسان رنگ و بوی منطقه و قومیت خود را به این فرهنگ مادر بخشیدند و بخاطر همین امر است که وجوه مشترک فرهنگی هنری زیادی دز میان کشورهای مسلمان وجود دارد که اغلب مستشرقین به اشتباه این وجوه مشترک را اخذ شده از فرهنگ عرب می دانند که این امر نیز حاصل سطحی نگری به تاریخ و فرهنگ این سرزمینها است.
تاریخ موسیقی ایران زمین را می توان به دو بخش اصلی تقسیم کرد، آن دو بخش عبارتند از :
الف: دوران پیش از اسلام
ب: دوران بعد از سلام
در بررسی دوره پیش از اسلام منابع معتبر ما که همان حجاری ها و مجسمه ها و نقوش روی ظروف بدست آمده می باشد که از ١٥٠٠ قبل از میلاد مسیح آغاز می شود. از مجسمه های بدست آمده در حیطه قلمرو ایران باستان که در شوش بدست آمده، سازی شبیه تنبور امروزی مشاهده می شود که نمایانگر یک ساز ملودیک در آن زمانها است. درحجاریهای طاق بستان گروه نوازندگان چنگ نواز و سازهای بادی نیز مشاهده می شود. بیشتر اطلاعات ما از دوران پیش از اسلام ایران زمین محدود به کتب تاریخی و اشعار سده های اول دوران اسلامی است. در هر حال ما اطلاعی از موسیقی کاربردی و نحوه اجرای دقیق موسیقی در آن دوران نداریم. اما در دوره بعد ازفتح ایران توسط اعراب تا آخر دوره خلفای راشدین که در سده اول حکومت اسلامی حکمرانی می کرده اند (از سال یازده تا چهل و یک هجری قمری) انواع موسیقی ممنوع بود. با به روی کار آمدن بنی امیه حدودا موسیقی آزادی بیشتری پیدا کرد و از این دوران تا دوران خلفای عباسی دوره اوج شکوفایی موسیقی نظری و عملی ایران و اسلام است که در این دوران کسانی چون فارابی، ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، ابن زیله، صفی الدین ارموی، عبدالقادر مراغی، و افراد بیشمار دیگری در موسیقی عملی و نظری ظهور کردن که کتب و رساله های آنها در موسیقی موجود است. در هر حال با ظهور تشیع در ایران و به روی کار آمدن شاهان صفوی موسیقی در ایران رنگ و بوی دیگری به خود گرفت و از موسیقی که در دوران اسلامی کاربرد داشت جدا شد و رنگ ایرانی این موسیقی بیشتر شد تا در دوره قاجاریه این روند به اوج کمال خود رسید و سیستم دیگری که بنام دستگاه در دوره صفویه ظهور کرده بود، کامل شد و توسط نوارندگان چیره دست آن زمان به صورت شفاهی به شاگردان سازهایی از قبیل تار، سه تار، کمانچه، نی و سنتور انتقال پیدا کرد و در همین دوران قاجاریه بود که خط نت امروزی به ایران راه یافت و سنت شفاهی اساتید موسیقی ایران که بنام ردیف است به خط نت در آمد.
شاید در میان همة اقوام دنیا کمتر مردمی بیابیم که بهاندازه ایرانیان کویرآشنا، قدر آب را ارج گذاشته باشند. برای ایرانیان باستان، آب در کنار باد و آتش و خاک چندان مقدس مینمود که بر روی آبگذرها به زحمت بسیار پل میزدند تا آدمی در گذر از آنها مجبور به عبور از میان آب نباشد. چه میپنداشتند نه اگر چنین باشد، آب را میآلایند. از دیرباز ایرانیان هرجا خرمی و سرسبزی میدیدند نامش را آبادی میگذاشتند و در سنتی کهن سبزة نوروز را با بدرقهای از آرزوهای پاک به آب میسپردند. به آب دل میبستند، همچنان که هنوز آب، رودخانه و جنگل منظر برگزیدة گشتها و عکسهای یادگاری است.
چه بسیار که در گوشه و کنار این سرزمین، معابد آناهیتا برای تقدیس و پرستش آب برپا میشد. در سنگ نوشته اردشیر در تخت جمشید بعد از اهورامزدا از آناهیتا نام برده شده است که نشان مرتبه والای این ایزدبانو نزد ایرانیان باستان است. دختران کوزه بهدوش که از کنار چشمه میگذرند، تصویر عارفانهای است که ایرانیان با آن مأنوسند. و هم ایشانند که اسفندیارشان را در آب جاری چشمهای روئین میکنند و الههای همچون فرشته نگهبان چشمه میآفرینند.
خردمندان بیمثال این دیار همواره کوشیدهاند به شگفتترین شیوهها، برای نوشیدن، آبی زلال بهدست بیاورند. گذشته از یخچالها و آبانبارهای بیشمار شهری و روستایی، قناتها شاهد بیهمتای این نبوغ و کوشش بودند و باغهایی که ـ همچون باغ شاهزاده ماهان کرمان ـ از میان کویر خشک سرکشیدهاند، معجزهای که مایة فخر و آرامشند. (در مقابل کم نیستند آبگیرها و حوضچههای طبیعی که مجموعهها و ساختمانهای بیهمتایی همچون تختسلیمان را در پیرامون خود سامان دادهاند.)
معماران بزرگ ایرانی نیز با وقوف به این مهم، عناصر گوناگونی را وارد بناهای مختلف کردهاند. از جمله حوض و آبنماهای بسیاری در همه طول تاریخ معماری، جلوهای صد چندان به بناهای ایرانی بخشیدهاند. گویی نهرهایی که از میان کوشکها و باغها میگذرند، انشعابی از جویبارهای مینوی هستند که خستگان را در گرمترین و خشکترین روزهای سال صفایی تازه میدهند. و چه بسیار کاخها و بناهای حکومتی را که جلال و شکوهی دیگرگونه میبخشند. این نگاه را به وضوح در نگارهها و مینیاتورهای ایرانی میتوان یافت.
اغلب آبنماها در جایی قرار داده میشوند که بناهای مجاور در آن منعکس شوند و بدین ترتیب اندازه را دوچندان میکنند. قصه ستونهای عمارت چهلستون اصفهان و انعکاس تصویر ستونهای آن در حوض شرقی برای همه آشناست. از این جهت تناسب نما و وسعت حوض مدنظر قرار میگرفت. پیشتر از این دوره هم، آبگیرها در طول تاریخ معماری ایرانی حضور دارند. در تختجمشید از دوره معماری هخامنشیان سنگابهای در کنار ورودی کاخ آپادانا بهدست آمده که احتمالا" جهت نگهداری آب چشمههای مقدس و تبرک بوده است. در دوران ساسانیان مرکز حیاط با گسترهای از آب (مصنوعی و یا طبیعی) تعریف میشد غیر از مجموعه تختسلیمان در تکاب، کاخ فیروزآباد هم نمونهای شاخص از این کاربرد محسوب میشود. این شیوه به دورههای اسلامی نیز سرایت کرد. این حضور علاوه بر حوضخانهها، حتی تا طبقه فوقانی عالیقاپو و البته با عناصری مثل آبخوریها و حوضچههای کوچک تا فضاهای داخلی نیز ادامه دارد. کوشکها و کاخهای صفوی و قاجاری بهترین مثال این تسری بودند. شاید دستور فتحعلیشاه قاجار برای حجاری نقش او در کنار چشمه علی بیتناسب با این اعتقادات عمیق و حس تقدس، توجه و ماندگاری منابع آبی نباشد.
گاهی این حوضها همچون وضعیت فعلی میدان نقش جهان اصفهان، در میادین اصلی و مرکزی به مهمترین عنصر شهری تبدیل شده و کاربری عام و کلانتری مییابند.
این حوضها در بناهای ایرانی کمتر شکل آزاد دارند و اغلب با طرحهای مربع، مستطیل، چلیپا، دایره و یا ترکیبی از اشکال هندسی و بر اساس راستگوشه و دایره ساخته میشوند. همچنین معمولا" کم عمق هستند تا در عوض، گستردگی و سطح آب افزایش پیدا کند. به این ترتیب گذشته از کاهش خطر سقوط و خفگی کوچکترها، آببندی حوضها هم بهواسطه کاهش فشار آب در کف و دیوارههای جانبی، با مصالحی از جنس سنگ، آهک و ساروج سادهتر میشود. همچنین تخلیه و نظافت آن انرژی کمتری مصرف میکند. (البته گاهی تخلیه و نظافت این حوضها به کارگران دورهگردی واگذار میشد که “ آب حوضی ” خوانده میشدند.) برای سهولت تخلیه کامل آب حوض، شیب مختصری هم برای کف آن در نظر میگرفتند. در هر حال حجم آب در کوچکترین نمونههایی که ممکن است در داخل تالارها و حوضخانهها ساخته شوند، از حد شرعی آب کر کمتر نیست.
در محوطهها و باغهای مسطح مثل باغ فین کاشان، حوضها و آبنماها نیز کمشیب ساخته میشوند. در عوض در مواردی مانند باغ شاهزاده ماهان، آبگیرها را پله پله و به شکل آبشاری طراحی میکنند.
حوضها با انعکاس تصویری مواج و گیرا از ایوان اصلی بنا، معمولاً بزرگترین بخش مرکزی صحن و حیاط را اشغال کرده و در مواردی غالب، به شیوهای بدیع و حرمت برانگیز، مسیر مستقیم دسترسی به جبهه و ایوان اصلی بنا را به دو معبر غیرمستقیم جانبی تقسیم میکنند. درصورت امکان حلقهای از درختان میوه و گل و بوتههای زینتی نیز دور حوض را میپوشاند. ضایعات و اضافات آب مصرفی در نهایت صرفهجویی به پای این گیاهان ریخته میشود. نهری کوچک نیز در پشت پاشویه و کوله، آبهای اضافی و یا سرزیر را به خارج از حدود حوض هدایت میکند. پاشویه حوض ممکن است بیش از یکی بوده و حتی بهصورت چهار پاشویه پشت به پشت باشد. گاهی آب این حوضها در بناهای عمومی و منازل متولین و بزرگان، از یک منبع جاری دائمی ـ مثل قنات ـ مرتباً تعویض و تازه میشود. این امر مستلزم رعایت حداکثر ارتفاع آبگیری حوض است. از این رو میانة گودالباغچهها جای مناسبی برای این نوع حوضها محسوب میشوند. سوار بودن و شدت جریان آب میتواند عملکرد یک سینهکبکی (موجنما) و یا فوارهای کوچک، آبگردان، آبشره و... و صدای خوش قل ـ قل آب را هم تأمین کند. در غیر اینصورت ذخیره آبی این حوضها به نوبت آب، چاه و حتی بارندگی و… بستگی داشت. شاید بتوان گفت همیشه ارتباط مستقیمی بین سطح اقتصادی و اجتماعی صاحبخانه با ابعاد و کیفیات تزئینی حوض هر خانه سنتی قابل تشخیص است.
ماهیهای سرخ کوچک چرخ میزنند و از رشد و ازدیاد، لاروها، خزهها و جلبکهای آبی حوض جلوگیری میکنند و هندوانهای در انتظار بعد از ظهر تابستان غلتزنان در کنج سایهگیری خنکتر میشود. در فرهنگ ایرانی و توصیههای مذهبی، سفارشات زیادی برای حفظ نظافت آب و البته طبیعتاً آب حوض نقل شده و خانوادهها تأکید و حساسیت بسیاری بر رعایت این قواعد دارند و خصوصاً در این مورد بر کودکان و خدمه سخت میگیرند. گاهی نیز بنا بر نیاز و برای حفظ جان ماهیهای داخل حوض از گزند گربه و سرما، پیشگیری از ورود غبار و آلودگی به آب و یا به منظور جلوگیری از یخزدگی آب و حوض در فصول سرد، روی حوض پوشیده میشد.
آبگیرها و حوضهای خانگی و حتی حوضهایی که در صحن و مجاور بناهای عمومی شهری همچون مساجد ساخته میشوند ـ مانند بسیاری از عناصر معماری ایرانی ـ علاوه بر زیبائی کارکردهای حیاتی و رفاهی متنوعی دارند.
بخشی از احتیاجات روزانه خانواده و شهروندان به آب، از ذخیره آبی همین حوضها تأمین میشود. شستشوی میوه، ظروف و البسه خانواده در کنار حوض، شستن قالی و قالیچههای بزرگ و مصارف بهداشتی در حد شستن دست و صورت، وضو گرفتن و یا نهایتاً استفاده از آب آن در طهارت و مستراح امر بسیار رایجی است. اما از آنجا که طراحی بناها به شکلی است که معمولاً از همة گوشهها و اتاقها منظر حوض قابل دیدن است، جز برای کودکان، کمتر به کار آبتنی و شسشوی کامل بدن میآید. آبپاشی کف داغ حیاط شاخههای گل باغچه از آب حوض در اولین ساعات غروب آفتاب نیز علاوه بر خنکتر کردن هوا، سرگرم کننده و لذتبخش است. ندرتاً برای مصارف صنعتی، صنایع دستی و کارگاههای کوچک خانگی، حوض آب محل مناسبی است برای شستن و خیس کردن طولانی مدت چوب، پشم و…
غلبه بر اقلیم خشن، گرم و خشکی که بیشترین پهنه ایران را به خود اختصاص داده، همیشه دغدغة اهالی و معماران بوده است. حوضها همیشه در مسیر حرکت نسیم و باد هستند و در غیر اینصورت در تقابلی پیشبینی شده، مکش و یا جریان هوای بادگیرها بعد از عبور از روی سطح آب حوض، هوای خانه را مرطوب و خنک میکند. در بیشتر ظهرهای تابستانی و گرم، زیرزمین خانههای کویری با کورانی که بعد از عبور از روی آب حوض از پاچنگها به داخل وزیده میشود، تنها جای قابل اسکان و استراحت هستند. البته تأثیر ظرفیت بالای ذخیره گرمایی منابع آبی در حبس گرمای تابشی آفتاب روز و تعدیل شبهای سرد کویری نیز قابل اغماض نیست.
هر حوض پر از آب، خواسته یا ناخواسته، دانسته و یا ندانسته، خواص صوتی و آکوستیکی خوشایندی دارد که بیگمان موجب ارتقای سطح کیفی آرامش و امنیت در خانه و ساختمان میشود. سیالی همچون آب ـ با حجم و سطح مطلوب ـ این قابلیت را دارد که مقدار قابل توجهی از انرژی صوتی نامطلوب را در نوسانات خود مستهلک نماید. از این رو بسیاری از اصوات ناخواسته و همهمة آزار دهنده خارج از بنا، توان بروز در خانه را پیدا نمیکنند. همچنین صدای داخل خانه کمتر به بیرون حریم سرایت میکند. این مهم در صحن پرتردد مساجد که عموماً دیوارههای کاشیکاری شده صیقلی دارند و معمولاً به تبعیت از سنتی کهن بدون درخت هستند، با وجود انبوه جمعیت، بیشتر حائز اهمیت و توجه است.
اگر به نقشه جغرافیای زمین نگاه کنیم و پراکندگی دریاها و اقیانوسها را در نظر آوریم، بیمناسبت نخواهد بود اگر تأویلی آئینی و فلسفی برای پهنه کوچک شده این آبگیرها در یک حوض ایرانی قائل شویم. نمونهای از کارکرد و برداشتی اینچنین را میتوان در توحیدخانه مساجد پیدا کرد. توحیدخانه سکوی کوچک و جزیره مانندی است در میان حوض مسجد که طلاب ـ بریده از جهان مادی ـ بر روی آن نشسته به اعتکاف و ختم قرآن میگذرانند. حوض اجابت آرزوی دیرین کویری است.
از طرفی بهخاطر اهمیت و وجوب طهارت و وضو، حوض صحن مساجد بهعنوان نمادی معنوی و شاید خاطرهای از بهشت و بهعنوان یکی از اولین عناصر مرکزی پیشروی تازهواردین، قداستی دوچندان پیدا میکند. (البته بعضی اعتقاد دارند بر زمینی که وقف مسجد است و یا صیغه مسجد بر آن جاری شده باشد، نمیتوان حوض و وضوخانه ساخت.)
گاهی به مناسبت ایامی همچون جشنهای عروسی، روی حوض خانهها را با تکههای بزرگ چوب میپوشاندند و گروهی از مطربان و بازیگران عمدتاً دورهگرد بر روی آن، برای مهمانان به اجرای برنامه و نمایشهای سرگرمکننده میپرداختند. تا جایی که به تدریج شیوهای از هنرهای نمایشی در ایران مرسوم گشت که به واسطه همین شکل اولیه ایجاد صحنه، به نمایش تختحوضی مشهور شد که اجرای انواعی از آن همچنان ادامه دارد.
lotr:
موسیقی
موسیقی یکی از هُـنرها است. هنر مانند زبان ، از کودکی آموخته می شود. هنر با انسان متولد نمی شود. اگر از کودکی یاد بگیریم که به هنر توجه داشته باشیم، می توانیم هنر را بشناسیم و از آن لذت ببریم.
همه ی انسان ها زمانی از وَقت روزانه ی خود را زَمزَمه می کنند. زمانی که به آهنگی گوش می دهیم و آن را زمزمه می کنیم ، یا در سکوت به آهنگی که بارها شنیده ایم و از آن خاطره داریم فکر می کنیم و آن را زمزمه می کنیم ، شاید هم بلند بخوانیم! ولی کمتر کسی است که به نوع و تکنیک موسیقی فکر کند.
ما ازکودکی با لـالـایی مادر با موسیقی آشنا می شویم. ولی کُـدام ایرانی را می شناسی که فکر کند که لـالـایی مادرش که در کودکی شنیده ، در دستگاه دَشتی خوانده شده است؟ یا فروشنده ی دوره گََـرد در کوچه و بازار با آواز در دستگاه اَبوعَطا و یا دَستگاه اَفشاری جنس خود را تبلیغ می کند.
تاریخچه ی موسیقی
با این که تاریخ کشور ایران بیش از 2500 سال قدیمی است و از آن زمان ها سنگ نوشته هایی باقی مانده که از تمدن آن زمان تعریف می کند ولی در این سنگ نوشته ها از موسیقی نام بُـرده نشده است. تاریخ نویسان هم خیلی کم به موسیقی قدیمیِ ایرانی اشاره کرده اند.
اولین نوشته ها درباره ی موسیقی در ایران قدیم از دوران شاهان ساسانی است. شاهان ساسانی به موسیقی اَهمیت زیادی می دادند. در دَربارِ خُـسرو پَرویز ساسانی نوازندگان و موسیقی دانان زیادی زندگی می کردند. بـاربَـد نَـوازنده و خواننده ی بزرگ در آن زمان کارهای تازه ای در موسیقی انجام داده بود. باربد 360 نوع موسیقی برای 360 روز سال نوشته بود که هر روز موسیقیِ مخصوص آن روز در دربار خسرو پرویز نَـواخته می شد.
در آن زمان هر سال را 360 روز حساب می کردند و 5 روز آخر سال در تقویم نوشته نمی شد !
باربَـد نَـوازَنده و خواننده بود. او شعر و آهنگ ها را خودش تهیه و اِجرا می کرد.
بَـهرام گـور پادشاه دیگر ساسانی به موسیقی , رقص و تَـفریح علاقه ی زیادی داشت. در دَربار بهرام همیشه 400 موسیقی دان و رقاص آماده ی هُـنرنَـمایی بودند. به دستور بهرام گور از هندوستان چند هزار خواننده و رقاص به ایران آورده بودند. این هنرمندان وظیفه داشتند در شهرها و دهات ایران بگردند و با رقص و آواز مردم را سرگرم کنند. مردم هم وظیفه داشتند که جای استراحت و خواب و هم چنین غذای این عده را فراهم کنند.
در دوره شاهان ساسانی موسیقی دانان و نوازندگان دیگری هم زندگی می کردند که نام آن ها در تاریخ ثبت شده است. نَـکیسا چنگ می نواخت, بامشاد و رامتین هم از نوازندگان معروف آن دوره بودند. از این موسیقی دانان بزرگ فقط نامی در تاریخ باقی مانده است. با این که موسیقی در این دوره تکامل زیادی پیدا کرد و دستگاه های موسیقی ایرانی در این دوره به وجود آمدند ولی ما اطلاع زیادی از نوع موسیقی نداریم. زیرا موسیقی در ایران همیشه به صورت شفاهی نواخته می شد و نوشته نمی شد به همین دلیل از پیشرفت و تکامل آن در قدیم اطلاعی در دست نیست.
مَـزدک پیامبَـر ایرانی هم به موسیقی اهمیت زیادی می داد. مزدک اعتقاد داشت که 4 قدرت نَـزد خُـدای آسمان ها ایستاده اند و خدا با کمک این قدرت ها دنیا را اداره می کند.
قُـدرت شُـعور Förnuftets kraft
قـدرت عَـقل Visdomens kraft
قـدرت حـافِـظه Minnes kraft
قـدرت شادی Glädjens kraft
***********************
پس از حمله ی عرب ها به ایران موسیقی ایرانی کم کم به کشورهای عربی و به دربار خلیفه های مسلمان راه یافت. با رَواج اسلام و با قدرت گرفتن خلیفه ها در بعضی از دوره ها موسیقی حَـرام بود و گاهی هم به فَـراموشی سِـپُـرده می شد. ولی بعضی از خلیفه های عَـباسی مثل مَـهدی خلیفه ی سوم عباسی به موسیقی اهمیت می داد ولی همیشه موسیقی را از پشت ِپَـرده می شنید و اجازه نمی داد که نوازندگان جلوی چشم او باشند! شاید فکر می کرد کَـمتَـر گناه دارد!
در دربارِ مأمون خلیفه ی دیگر عباسی موسیقی دان بزرگ اِبراهیم موصلی (121 تا 183 خورشیدی - 742 تا 804 میلادی) زندگی می کرد که عود می نواخت و صدای خوشی داشت. ابراهیم موصلی شاگردان زیادی تربیت کرده بود از جمله کارهای چند دختر که خواننده بودند ، بسیار مورد توجه بود.
تا این زمان موسیقی به صورتِ عَـمَـلی اِجرا می شد. آهنگ سازان و نَـوازندگان از راه شنیدن, موسیقی را فَـرا می گرفتند و اجرا می کردند. هیچ گونه قانون , دَـستور و یا نوشته ای برای ثبت موسیقی در ایران وجود نداشت. ولی کم کم با تماس بیشتر با یونان که در آن زمان موسیقی پیشرفته ای داشت, ایرانیان را هم به فکر جمع آوری و تَـکامل موسیقی واداشت.
اولین کتاب درباره ی موسیقی ایرانی را ابو نصر فارابی (252 تا 339 خ – 873 تا 960 م) به زبان عربی نوشت. فارابی فیلسوف بزرگ ایرانی- عربی که بعد از اَرَسطو به معلم دوم معروف است, با استفاده از قوانین و دستورهای یونانی در آن زمان توانست موسیقی ایرانی را به شکل عِـلمی بنویسد. ولی متاسفانه نویسندگان و موسیقی شناسان بعد از فارابی کمک زیادی به تَـکامل و پیشرفت آن نکردند و نوشته های فارابی را بدون تَـحقیق بیشتر و نَـظرهای تازه تر دوباره بازنویسی کردند.
درباره ی موسیقی دارد.kompendium پور سینا ( ابوعلی سینا Avicena ) دو رساله
پور سینا هم با استفاده از سیستم یونانی در آن زمان موسیقی ایرانی را بررسی می کند. رساله های پور سینا جزو اولین نوشته ها به زبان فارسی درباره ی موسیقی ایرانی است.
******************
پس از انقلاب مَـشروطه حدود( 1285 خ – 1905 م) و آشنایی بیشتر مردم با فرهنگ و هنر اروپایی, عده ای از موسیقی دانان سعی کردند موسیقی ایرانی را هم مانند موسیقی اروپایی به صورت مُـدرن و علمی بنویسند. اُستاد دَرویش و استاد حسین قُـلی از نخستین کسانی بودند که این راه را شروع کردند.
officielltموسیقی رَسمی موسیقی سُـنتی traditionellt موسیقی مِلی nationellt
و یا به طور کلی موسیقی ایرانی را دستگاه نام گذاری کرده اند و هر دستگاه را به بَـخش هایی تـقسیم کرده اند.
موسیقی ایرانی به هَـفت دستگاه تقسیم می شود:
دستگاه ماهور – دستگاه هُـمایون – دستگاه سه گاه – دستگاه چهارگاه – دستگاه شور – دستگاه نَـوا – دستگاه راست پنج گاه
چون بعضی از این دستگاه ها شباهت زیادی با هم دارند, اُستاد وزیری یکی از موسیقی دانان ایرانی این تقسیم بندی را به صورت زیر به 5 دستگاه تقسیم کرد :
دستگاه ماهور – دستگاه هُـمایون – دستگاه سه گاه – دستگاه چهارگاه – دستگاه شور
دستگاه ها به بَـخش های زیادی تقسیم می شوند. مثل :
پیش دَرآمَـد – مَـقام – گوشه – آواز ...
*****************
موسیقی ایرانی ( رَسمی – سُـنتی – ملی ) در دوره های مختلف به قسمت هایی تقسیم شده که هر قسمت جدا از موسیقی رسمی تکامل پیدا کرده است. موسیقی ایرانی دوره ی جدید ر ا به قسمت های زیر می توان تقسیم کرد :
موسیقی مَجلِـسی Kammarmusik
که در دوره های قدیمی موسیقی اَندَرونی و یا موسیقی شبستانی هم نام گذاری شده بود. این موسیقی در خانه ها و یا به طور مَـخفی برای عده ی مخصوصی نواخته می شده است. موسیقی مجلسی از اروپا به ابران آمد و در دوره شاهان قاجار اَهمیت زیادی داشت. در دوره ی قاجار و بعد این موسیقی را د ونوع مختلف اجرا می کردند. یکی موسیقی مجلسی زَنانه که فقط برای زن ها نواخته می شد و شنیدن آن برای مردها حَـرام بود. نوع دیگر موسیقی مجلسی مردانه که فقط برای مردها نواخته می شد و شنیدن این موسیقی برای زن ها حرام بود. این تقسیم بندی از بین رفته است.
موسیقی مَـحَـلی یا فولکلوریک Folklore
این موسیقی مخصوص یک گروه مردم از یک محل است که با موسیقی محل های دیگر تَـفاوُت دارد. مثل موسیقی محلی خُـراسان – موسیقی گیلَـکی – موسیقی لُـری – موسیقی بَـندَری ...
موسیقی مَـذهَـبی Religiös
موسیقی مذهبی در تمام دین ها وجود دارد. ایرانیان قبل از اسلام که دین زرتشتی داشتند, مراسم مذهبی را با موسیقی و آواز مخصوص اجرا می کردند. پس از اسلام هم این موسیقی به صورت روضه خوانی – سینه زَنی – تَـعزیه خوانی و مَـرثیه خوانی در ایران اسلامی رَواج زیادی پیدا کرد.
موسیقی خانقاهی
موسیقی خانقاهی نوعی موسیقی مذهبی است که بین صوفی های شیعه و سُـنی رواج دارد. این موسیقی در خانقاه همراه با خواندن شعرهای مَـثـنَـوی مولانا (مولَـوی) و یا شعرهایی از شاعران دیگر نواخته می شود.
موسیقی رَزمی یا موسیقی جَـنگی Marsmusik
از موسیقی رزمی برای به هیجان آوردن و تحریک سربازان برای جنگیدن استفاده می شود. سابقه ی تاریخی این نوع موسیقی در ایران به زمان کورش هَـخامَتنشی می رسد. در شاهنامه ی فِـردوسی نیز از رَجَز خوانی و موسیقی رزمی نام برده شده است.
موسیقی زورخانه نیز نوعی موسیقی رزمی است.