نگاهی به تمدن ایرانی

مطالب جالبی از تاریخ ایران وورزش جهان

نگاهی به تمدن ایرانی

مطالب جالبی از تاریخ ایران وورزش جهان

تولد سینما

سال ۱۸۷۸ میلادی ، ادوارد مویبریج با حمایت مالی للاند استانفورد که سیاستمدار و موسس دانشگاه استنفورد بود موفق به عکسبرداری پشت سر هم از اسبی به نام سالی گاردنر شد. این عکسهای متوالی توسط ۲۴ دوربین پشت سر هم برداشته شد. آزمایش فوق در ۱۱ ژوین در مزرعه پالو آلتو و با حضور نشریات برگزار شد. دوربینها به موازات حرکت اسب در یک مسیر مستقیم قرارداده شد و شاتر هر دوربین بوسیله سیمی که با سم اسب در ارتباط بود کنترل میشد. هر تصویر در یک هزارم ثانیه برداشت میشد. فیلم بعدی که تجربه شد منظره باغ روندهای بود که در ۱۴ اکتبر ۱۸۸۸ میلادی بوسیله لوئیس پرینس در لیدز، ایالت یورکشایر غربی انگلیس ساخته شد. لذا انگلیس بعنوان اولین کسانی که تصویر متحرک دست یافته اند شناخته میشوند. در ۲۱ ژوئن ۱۹۸۹ میلادی ، ویلیام گرین حق امتیازی به شماره ۱۰۱۳۱ برای دوربین کرونوفوتوگرافیک اش گرفت. ظاهرا دوربین او قادر به گرفتن ۱۰ عکس بر روی فیلم سلولولید سوراخ دار بوده است. گزارشی از این دوربین در روزنامه عکسی انگلستان در تاریخ ۲۸ فوریه ۱۸۹۰ میلادی منتشر شد . گرین یک سری تصویر از قضیه را برای توماس ادیسون یعنی کسی که در آزمایشگاهش دستگاهی به نام کینتوسکوپ را ساخته بود ارسال کرد. این گزارش بار دیگر در مجله Scientific American در تاریخ ۱۹ آوریل همان سال به انتشار رسید. گرین در سال ۱۸۹۰ مکانی برای نمایش تهیه کرد اما سرعت پایین نمایش عکسها باعث عدم توجه چشم گیری به آن شد. ویلیام کندی لاری دیکسون، که همکار ادیسون در لابراتوارش بود توانست با ساخت نواری از جنس سلولولید برای خودش اعتباری کسب کند. آنها برای تولید فیلم استودیویی به نام بلک ماریا ساختند. (به علت شباهت ساختمان استودیو با ماشین مخصوص حمل مجرمین که نامش بلک ماریا بوده است). کینتوسکوپ با موفقیت در کل اروپا منتشر شد اما ادیسون هرگز این وسیله را خارج از آتلانتیک ثبت نکرد. این امر باعث شد تا از روی این دستگاه تقلیدهایی صورت گیرد، مثل دوربینی که بوسیله مخترع انگلیسی رابرت و. پائول و بیرت اکرس شریکش ساخته شد. پائول عقیده بر نمایش تصاویر متحرک برای گروهی از تماشاچیان عمومی به جای بینندگان خاص را داشت، از اینرو یک فیلم پروژکتر تولید کرد، اولین نمایش خودش را در ۱۹۸۵ انجام داد. در حول و حوش همین زمان، در فرانسه، آگوست و لوئی لومیر سینماتوگراف را اختراع کردند، یک دستگاه قابل حمل که سه قطعه دوربین، چاپگر و پروژکتور را در یکجا جا داده بود. آنها به زودی با فیلمهای واقع گرایانه خود به اصلیترین تولید کنندگان اروپا تبدیل شدند، کارهایی مثل کارگران کارخانه لومیر را ترک میکنند و کارهای خنده آوری مثل آب پاش آب پاشی میشود(هر دو در سال ۱۸۹۵). اولین نمایش عمومی فیلم موشن پیکچرز در اروپا،متعلق به ماکس و امیل اسکلادانوسکی بود که با دستگاه آپاراتوس شان بایوسکوپ که یه دستگاه بدون لرزش بود از ۱ تا ۳۱ نوامبر ۱۹۸۵ انجام شد. در می همان سال در آمریکا، اوژن آگوستین لائوست دستگاه ایدلوسکوپ را برای خانواده لاتهم طراحی کرد. در این دوران فیلمها کمتر از ۱ دقیقه بودند و اغلب یک صحنه واقعی یا نمایشی را از یک اتفاق عمومی یا ورزش یا بزن و بکوب را نمایش میدادند. هنوز از دستکاری در فیلم خبری نبود: نه تدوینی و اکثرا بدون حرکت دوربین و صحنه مستقیم. شاخصه تازگی تصاویر متحرک خود به تنهایی کافی بود تا یکی از بزرگترین اتفاقات قرن اخیر باشد. [ویرایش] دوران صامت در دوران صامت پیوند تصویر با صدای همزمان برای مبدعین این امر ممکن نبود، در واقع روشی برای این کار تا اواخر ۱۹۲۰ پیدا نشده بود. از اینجهت در ۳۰ سال اول عمر سینما ، فیلمها صامت بودند هرچند که با موسیقی زنده و حتی گاهی هم جلوه های صوتی محیطی و حتی تفسیرهایی که توسط نمایش دهنده فیلم ارائه میشد همراه بود. [ویرایش] تاریخ سینما از ۱۸۹۵ تا ۱۹۰۶ ۱۱ سال اولیه عمر تصاویر متحرک سیر تحول سینما از یک ابداع تازه به یک تفریح عمومی و همگانی بود. خود فیلمها تحولی را از فیلمهای تک شات که کاملا توسط یک نفر و تعداد محدودی همکار ساخته میشد به فیلمهای چند دقیقه ای و چند شاته، که توسط کمپانیهای بزرگ با قواعد صنعتی ساخته میشد را نشان میدهد. [ویرایش] تجارت فیلم تا ۱۹۰۶ اولین نمایش تجاری فیلم در ۱۴ آوریل ۱۸۹۴ در اطاقک کینتوسکوپ صورت گرفت. مشهود است که ادیسون در پی اختراع سیستم صوتی فیلم بوده ، اتفاقی که تا ۱۹۲۷ و در فیلم خواننده جاز صورت نگرفت. در ۱۸۹۶ فهمیدند که در صورت نمایش برای افراد بیشتر پول بیشتری حاصل خواهد شد . از این رو کمپانی ادیسون پروژکتوری که توسط آرمات و ژنکینز ساخته شده بود و نامش فانتسکوپ بود را گرفتند و به ویتاسکوپ تغییر نام دادند

اثرات موسیقی بر درد واضطراب واثرات روانی موسیقی

در سال 1983 آقای wak تئوریی‏ را ارائه داد مبنی بر این که عدم تمرکز حواس بر روی درد می‏تواند درد را کاهش دهد و بعدها برای انجام این کار از موسیقی استفاده شد. هر چند که موسیقی درمانی علم جدیدی است ولی تأثیر موسیقی بر روح و جسم انسان قرنها پیش شناخته شده است.

گسترش روز افزون بیماریهای تمدن که عمدة آنها جنبه سایکولوژیک دارند سبب ظهور روشهای درمانی نوینی شده است که شاید ساختار آنها بکلی با درمان داروئی متفاوت باشد. از این روشها می‏توان به موسیقی درمانی، یوگا درمانی، نیرو درمانی، هیپنوتیزم و … اشاره کرد، به طور کلی در علم پزشکی به این روشها
Alternative Medicine یا طب حاشیه گفته می‏شود و پیشینه استفاده از موسیقی درمانی به حدود 2500 سال قبل بر می‏گردد.

یکی از آلات موسیقی که در این پروسه استفاده می‏شود آلت چنگ است. موسیقی چنگ در شنونده ایجاد آرامشی فراگیر می‏کند که باعث کاهش درد، کاهش فشارخون و … می‏شود. بطور کلی موسیقی دارای یک نوع کیفیت آرام بخش و دینامیکی بالا می‏باشد که هم در اشخاصی که بیماری سوماتیک دارند در تسکین درد مؤثر است و هم در بیماران روانی در تسریع و بهبود روند درمان مفید است.

ـ موسیقی نه تنها در افراد بزرگسال بلکه در بچه‏ ها و حتی در جنین هم اثرگذار است. ابتکاری که در این زمینه صورت گرفته است شامل بررسی عکس ‏العملهای جنین در هنگام شنیدن آوای آهنگین از قبیل صدای آواز خواندن مادر و … می‏باشد. با استفاده از تکنیکهای فیلمبرداری جنین در داخل رحم دیده شده است که در هنگام صحبت کردن یا آواز خواندن مادر یکسری حرکات خاص در جنین اتفاق می‏افتد که مبین این واقعیت است که جنین به آن محرک صوتی پاسخ می‏دهد. اگرچه این مطالعه به بررسی اثرات موسیقی در درد و اضطراب می‏پردازد، اما جا دارد که به اثر موسیقی در بهبودی بسیاری از بیماریهای آناتومیکی حرکتی از قبیل اختلالات عضلانی اندامها و نارسائیهای مغزی مثل آفازی هم اشاره کرد. فرد با شنیدن ریتم موسیقی، سعی می‏کند حرکات بدن خود را با آن هماهنگ نماید و این هماهنگی حاصل نمی‏شود مگر اینکه مراکز عصبی حرکتی مثل هسته ‏های قاعده‏ای ـ مخچه و نرونهای حرکتی نخاع با همدیگر تطابق و هماهنگی عملکرد داشته باشند که خود این امر در درمان بیماران مبتلا به اختلالات حرکتی مفید است.

متدولوژی:
این مطالعه بصورت مروری (
Review Article) انجام گرفته است که تعداد 238 مقاله با استفاده از کلمات کلیدی Music therapy و Pain و Anxiety بدست آمد و از این میان تعداد 20 مقاله بصورت راندوم انتخاب گردید که عنوان کلی این مقالات در رابطه با درد و اضطراب و اثر موسیقی در کاهش آنها بود.



نتایج:
در پژوهشی که در کالج پزشکی
yale آمریکا انجام شد بیماران بالغی که تحت بیهوشی و عمل جراحی قرار می‏گرفتند بررسی شدند. 48 نفر از این افراد در گروه مداخله قرار گرفتند و به مدت 30دقیقه موزیکی را که خودشان انتخاب کرده بودند گوش دادند. گروه دوم شامل 45 نفر بودند که به موزیک گوش ندادند و فرآیند‏های روتین بخش برای آنها انجام شد. قبل و بعد از مداخله میزان اضطراب آنها توسط آزمون (State- trait Anexity Inventory) و نیز بخش فیزیولوژیک اضطراب از طریق سنجش HR (ضربان قلب) BP(فشارخون) و کورتیزول، اپی‏نفرین و نوراپی‏نفرین سرم اندازه‏گیری شد.

در گروه تحت موزیک درمانی سطح اضطراب به طور قابل ملاحظه‏ای کمتر از گروه کنترل بود (001/0
P=) اضطراب در گروه مداخله بعد از موزیک در مقایسه با قبل از موزیک 16% کاهش یافته بود ولی از نظر شاخصهای خونی ارتباط معنی‏داری یافت نشد.

در مطالعه دیگری اثرات موزیک بر اضطراب را در بیمارانی که در انتظار کاتتریزاسیون قلبی بودند مورد بررسی قرار دادند. این مطالعه شبه
experimental طراحی گردید. که در آن یک Pretest و یک Post test از 101 نفر انجام شد که 63 نفر از آنها مرد و 38 نفر زن بودند. این افراد در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند و گروه مداخله به مدت20 دقیقه به موزیک گوش دادند: در گروه مداخله کاهش اضطراب به صورت معنی‏داری (003/0P=) مشاهده شد و در مقایسه با گروه کنترل نیز با (004/0P=) ارتباط معنی‏داری بین موسیقی و کاهش اضطراب یافت شد. HR و BP در گروه مداخله کاهش یافته بود (در صورتی که در گروه کنترل هر دوی آنها افزایش داشتند)

مطالعات دیگری نیز در زمینه کاهش اضطراب ناشی از موسیقی در بیماریها و شرایط مختلف انجام شده است که باز همگی تأییدکننده تأثیر بسزای موسیقی بر کاهش اضطراب هستند. در یک مطالعه که در آمریکا انجام شد اثرات موزیک برکاهش اضطراب در20 بیمار که منتظر انجام بیوپسی پستان بودند بررسی گردید. این افراد به صورت یک در میان در گروه مداخله یا کنترل قرار گرفتند و هر فرد در گروه مداخله در اتاق انتظار اتاق عمل َ20 دقیقه موزیک گوش داد. و گروه کنترل نیز به صورت روتین به اتاق عمل فرستاده شدند. در نتیجه این مداخله
RR و HR و فشارخون بعد از مداخله در گروه مداخله کاهش عمدهای نسبت به گروه کنترل داشتند. شبیه چنین مطالعه‏ای نیز در مردانی که منتظر رزکشن اورترال پروستات بودند انجام شد که نتایج جالبی در پی داشت.

موزیک درمانی همچنین بر کاهش اضطراب و درد ناشی از زایمان در زنان بسیار مؤثر بوده است و در تحقیقات انجام شده این مسأله به اثبات رسیده است.

تأثیر موزیک درمانی بر افرادی که ناتوانی یادگیری دارند نیز جالب بوده است. در پژوهشی که در دانشکده پرستاری دانشگاه
های انگلیس انجام شد موزیک درمانی در بیمارانی که ناتوانی یادگیری داشتند باعث کاهش رفتارهای آسیب به خود و نیز پرخاشگری شد و همچنین باعث افزایش ارتباط اجتماعی آنها و نیز بهبود نسبی در وضعیت سایکولوژیک آنان گردید. در بررسی تحقیقات انجام شده، موزیک درمانی بر مشکلات رفتاری نیز تأثیر داشته است.

در مطالعه دیگری نیز که در اوهایوی آمریکا انجام شد محققان دریافتند که موسیقی می‏تواند در کودکان ناآرام باعث بهترشدن رفتار اجتماعی، پاسخهای احساسی و تواناییهای گفتاری شود.


اثرات موسیقی بر درد:

طبق تحقیقات انجام شده موسیقی می‏تواند درد را کاهش دهد. در یک مطالعه، خانمی 56 ساله مبتلا به
MS و درد شدید به صورت داوطلبانه تحت موزیک درمانی قرار گرفت. در این موزیک کلماتی که بیمار را تشویق به بهبودی و داشتن اعتقاد به بهبودی می‏کرد گنجانده شد و بیمار در حالت استراحت 30 دقیقه به آن گوش می‏کرد. بیمار بعد از شنیدن موسیقی اظهار می‏داشت که خواب راحتی داشته و دردش کمتر شده است.

اثرات موسیقی درمانی در کودکان مبتلا به سرطان نیز در بخش روانشناسی بیمارستان کودکان دانشگاه تورنتو کانادا مورد پژوهش قرار گرفت آنها از این پژوهش نتیجه گرفتند که موسیقی درمانی موجب بهتر شدن احساسات کودکان و بهبود فعالیتهای روز مره آنان می‏شود. این تأثیر در کودکان پیش دبستانی و بالغین وجود داشت اما در کودکان سنین مدرسه این تأثیر مشاهده نشد. محققان پیشنهاد کردند که مطالعات کاملتری به صورت
RCT انجام شود.

در بخش انکولوژی بیمارستان مشترک چین و ژاپن نیز پژوهشی درمورد تأثیر موسیقی درمانی در درمان بیماران مبتلا به تومور انجام شد. در این مطالعه 162 بیمار مبتلا به تومور مورد بررسی قرار گرفتند که سنجش و ارزیابی آنان براساس
Self Rating Depression Scale (SDS) ، (SAS) Self Rating Anxiety Scale و سنجش ایمونوهیستوشیمیایی لنفوسیتهای T و فعالیت NKC ضد تومور انجام گرفت. در میان این بیماران 46 نفر تحت موسیقی درمانی قرار نگرفتند و بعنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. در نتیجه این مداخله میزان SDS, SAS در گروه درمان شده، بعد از درمان واضحاً از گروه کنترل کمتر بود. (01/0P< و 05/0P<).

در ایران نیز تحقیقاتی در این زمینه انجام شده است که یک نمونة آن به بررسی تأثیر موسیقی بر میزان دردهای مزمن بیماران مبتلا به سرطان بستری در بیمارستان سانترال تهران می‏پردازد که توسط آقای علی یوسفی‏نژاد نوشته شده است، در این مقاله 40 بیمار مبتلا به سرطان در سنین 70-18 سال قرار داشتند که به دو گروه الف و ب تقسیم شدند. روند کار این بود که میزان درد در سه روز اول صبح و عصر تعیین گردید و در سه روز دوم موسیقی برای گروه الف و در سه روز سوم موسیقی برای گروه ب پخش گردید، آنگاه طی سه روز چهارم میزان درد تعیین گردیده و با میزان درد قبل از ارائه موسیقی مقایسه گردید. یافته‏ها با آزمون تی و ویلکاکسون بررسی شدند، نتایج دال بر این بود که میزان درد و تعداد مسکن قبل و بعد از پخش موسیقی اختلاف معنی‏داری دارد. (645/1
Z= و 021/2T=).

12 مقاله بصورت
Clinical Trial و 8 مقاله به صورت مروری تألیف شده بودند.





موسیقی درمانی پروسه‏ای است که نحوة عملکرد آن در تخفیف درد و اضطراب محل بحث و مطالعه است. اگرچه توجیهاتی منطقی در این خصوص وجود دارد ولی تا بحال دلیلی قطعی برای آن ارائه نشد ه است. اما آنچه مسلم است این است که موسیقی تأثیری مثبت در کاهش درد و اضطراب دارد که طبق تحقیقات انجام شده این اثر مثبت هم در بیماریهای سو ماتیک و هم سایکولوژیک مشاهده می‏شود. اینکه چه ملودیهایی با چه ریتم و آهنگ خاصی استفاده شود امری سلیقه‏ای است و تاکنون در تمام مطالعات استاندارد مشخصی را بکار نگرفته‏اند، اما عمدتاً از موسیقی‏های بی‏کلام استفاده شده است. نکته جالبی که طی برخی مطالعات مشخص شده این است که موسیقی درمانی فعال (
Active music therapy) یعنی اینکه خود فرد با یک آلت موسیقی آهنگی هر چند غیر اصولی و غیر حرفه‏ای بزند، از دریافت غیرفعال موسیقی بصورت شنیداری اثر بهتری دارد همانطور که اشاره شد. یکی از آلاتی که تقریباً در بسیاری از مطالعات استفاده شده آلت چنگ می‏باشد، که تاکنون هیچ توجیه علمی خاصی برای این استفاده مطرح نشده است و منحصراً از طریق مشاهدات تجربی این نتیجه حاصل شده است.
تئوریهائی که در مورد فیزیولوژی اثر موسیقی مطرح است شامل موارد زیر می‏باشد:
- برخی روانپزشکان معتقدند که گوش دادن به موزیک باعث ترشح اندورفین‏ها در بدن می‏شود که این مولکولها باعث تسکین درد می‏شوند. همچنین موزیک با انرژی‏زائی در بدن از طریق تأثیر بر نرونهای مغزی می‏تواند بر تعداد تنفس و ضربان قلب که خود نمودی فیزیولوژیک از آرامش یا استرس هستند اثر بگذارد.

- در سال 1983 ، دو محقق به نامهای
Melzain و Wall در تئوری خود اعلام کردند که احساس درد و پردازش آن یک روند پیچیده از ارسال و پردازش سیگنال‌هایی است که در طی یکسری نرون خاص به مغز می‏رسند. آنها این مسیر را تحت عنوان دروازه درد نامیدند، حال اگر این دروازه باز باشد، یک محرک دردآور می‏تواند باعث ایجاد احساس درد شود، اما یکسری مکانیسمها وجود دارند که با این مسیر پردازش تداخل پیدا می‏کنند و در اصطلاح دروازه درد را به صورت کامل یا ناقص می‏بندند و موسیقی هم با این مکانیسم باعث ساپرشن درد می‏شود.

-موسیقی در طرف چپ مغز یعنی همانجایی که محل پردازش زبان است، درک می‏شود. موزیک با اثر بر روی سیستم لیمبیک باعث تنظیم و اداره احساسات فردی می‏شود و به علاوه بعضی از مسائل فیزیولوژیک غیرارادی از قبیل یأس، احساس درد، فشارخون، را هم تنظیم می‏کند.

این تئوری که به نظر قانع کننده ‏تر است براساس
Centry Fugal Control استوار است یعنی تمرکزی که از CNS به یک امر خاص می‏شود سبب مهار اطلاعات رسیده از محرکهای دیگر و تشدید ایمپالسهای آن محرک مورد توجه می‏گردد. افرادی که درد دارند اگر بر روی درد خود تمرکز کنند، گذر زمان را کمتر احساس میکنند و به نظر آنها زمان ایستاده است که این امر در تشدید درد آنها فوق ‏العاده مؤثر است. موسیقی با جلب کردن حواس فرد به خود، و خود فرد نیز با تمرکز ارادی و عمدی روی موسیقی می‏تواند با توجه به مکانیسم ذکر شده سبب کاهش درد شود.

نگاهی کلی ومختصر به موسیقی ایرانی

قبل از بررسی خلاصه وار تاریخ موسیقی ایران باید به چند نکته توجه کرد: اول آنکه ایران باستان کشوری پهناور بوده که حدودا شامل ۳٠ کشور امروزی بوده است و به طبع دارای اقوام، مذاهب و فرهنگهای گوناگونی بوده اند. پس ما نباید منتظر فرهنگی یک پارچه باشیم زیرا این اقوام در کنار هم و به کمک دستاوردهای یکدیگر به پیشرفت و تکامل رسیده اند، نه هر کدام به تنهایی. پس همه دستاوردهای این خطه بزرگ را هر کدام از این اقوام می توانند از آن خودبدانند. در دوره بعد از فتح ایران بدست اعراب و مسلمان شدن ایرانیان چون اعراب دارای فرهنگی غالب نبودند، از لحاظ فرهنگی مغلوب ایرانیان شدند و فرهنگ برتر ایرانیان را پذیرفتند و در راستای شکوفایی آن بادیگر اقوام که مغلوب اعراب مسلمان شده بودند کوشیدند و از این فرهنگ ایرانی فرهنگ اسلامی را به وجود آوردند که پایه واساس آن همان فرهنگ ایران باستان بود.
در سده های اول فرهنگ اسلامی یعنی تاحدود دوران خلافت عباسیان یک فرهنگ واحد در سراسر این سرزمینهای اسلامی وجود داشت و از آن زمان به بعد بود که سرزمینهای اشغالی مستقل شدند و هر کدام باتوجه به ریشه فرهنگی یکسان رنگ و بوی منطقه و قومیت خود را به این فرهنگ مادر بخشیدند و بخاطر همین امر است که وجوه مشترک فرهنگی هنری زیادی دز میان کشورهای مسلمان وجود دارد که اغلب مستشرقین به اشتباه این وجوه مشترک را اخذ شده از فرهنگ عرب می دانند که این امر نیز حاصل سطحی نگری به تاریخ و فرهنگ این سرزمینها است.
تاریخ موسیقی ایران زمین را می توان به دو بخش اصلی تقسیم کرد، آن دو بخش عبارتند از :

الف: دوران پیش از اسلام

ب: دوران بعد از سلام


در بررسی دوره پیش از اسلام منابع معتبر ما که همان حجاری ها و مجسمه ها و نقوش روی ظروف بدست آمده می باشد که از ١٥٠٠ قبل از میلاد مسیح آغاز می شود. از مجسمه های بدست آمده در حیطه قلمرو ایران باستان که در شوش بدست آمده، سازی شبیه تنبور امروزی مشاهده می شود که نمایانگر یک ساز ملودیک در آن زمانها است. درحجاریهای طاق بستان گروه نوازندگان چنگ نواز و سازهای بادی نیز مشاهده می شود. بیشتر اطلاعات ما از دوران پیش از اسلام ایران زمین محدود به کتب تاریخی و اشعار سده های اول دوران اسلامی است. در هر حال ما اطلاعی از موسیقی کاربردی و نحوه اجرای دقیق موسیقی در آن دوران نداریم. اما در دوره بعد ازفتح ایران توسط اعراب تا آخر دوره خلفای راشدین که در سده اول حکومت اسلامی حکمرانی می کرده اند (از سال یازده تا چهل و یک هجری قمری) انواع موسیقی ممنوع بود. با به روی کار آمدن بنی امیه حدودا موسیقی آزادی بیشتری پیدا کرد و از این دوران تا دوران خلفای عباسی دوره اوج شکوفایی موسیقی نظری و عملی ایران و اسلام است که در این دوران کسانی چون فارابی، ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، ابن زیله، صفی الدین ارموی، عبدالقادر مراغی، و افراد بیشمار دیگری در موسیقی عملی و نظری ظهور کردن که کتب و رساله های آنها در موسیقی موجود است. در هر حال با ظهور تشیع در ایران و به روی کار آمدن شاهان صفوی موسیقی در ایران رنگ و بوی دیگری به خود گرفت و از موسیقی که در دوران اسلامی کاربرد داشت جدا شد و رنگ ایرانی این موسیقی بیشتر شد تا در دوره قاجاریه این روند به اوج کمال خود رسید و سیستم دیگری که بنام دستگاه در دوره صفویه ظهور کرده بود، کامل شد و توسط نوارندگان چیره دست آن زمان به صورت شفاهی به شاگردان سازهایی از قبیل تار، سه تار، کمانچه، نی و سنتور انتقال پیدا کرد و در همین دوران قاجاریه بود که خط نت امروزی به ایران راه یافت و سنت شفاهی اساتید موسیقی ایران که بنام ردیف است به خط نت در آمد.

 

حوض در معماری سنتی ایران


شاید در میان همة اقوام دنیا کمتر مردمی بیابیم که به‎اندازه ایرانیان کویرآشنا، قدر آب را ارج گذاشته باشند. برای ایرانیان باستان، آب در کنار باد و آتش و خاک چندان مقدس می‎نمود که بر روی آبگذرها به زحمت بسیار پل می‎زدند تا آدمی در گذر از آن‎ها مجبور به عبور از میان آب نباشد. چه می‎پنداشتند نه اگر چنین باشد، آب را می‎آلایند. از دیرباز ایرانیان هرجا خرمی و سرسبزی می‎دیدند نامش را آبادی می‎گذاشتند و در سنتی کهن سبزة نوروز را با بدرقه‎ای از آرزوهای پاک به آب می‎سپردند. به آب دل می‎بستند، همچنان که هنوز آب، رودخانه و جنگل منظر برگزیدة گشت‎ها و عکس‎های یادگاری است.

چه بسیار که در گوشه و کنار این سرزمین، معابد آناهیتا برای تقدیس و پرستش آب برپا می‎شد. در سنگ نوشته اردشیر در تخت‎‎ جمشید بعد از اهورامزدا از آناهیتا نام برده شده است که نشان مرتبه والای این ایزدبانو نزد ایرانیان باستان است. دختران کوزه به‎دوش که از کنار چشمه می‎گذرند، تصویر عارفانه‎ای است که ایرانیان با آن مأنوسند. و هم ایشانند که اسفندیارشان را در آب جاری چشمه‎ای روئین می‎کنند و الهه‎ای همچون فرشته نگهبان چشمه می‎آفرینند.

خردمندان بی‎مثال این دیار همواره کوشیده‎اند به شگفت‎ترین شیوه‎ها، برای نوشیدن، آبی زلال به‎دست بیاورند. گذشته از یخچال‎ها و آب‎انبارهای بی‎شمار شهری و روستایی، قنات‎ها شاهد بی‎همتای این نبوغ و کوشش بودند و باغ‎هایی که ـ همچون باغ شاهزاده ماهان کرمان ـ از میان کویر خشک سرکشیده‎اند، معجزه‎ای که مایة فخر و آرامشند. (در مقابل کم نیستند آبگیرها و حوضچه‎های طبیعی که مجموعه‎ها و ساختمان‎های بی‎همتایی همچون تخت‎سلیمان را در پیرامون خود سامان داده‎اند.)

معماران بزرگ ایرانی نیز با وقوف به این مهم، عناصر گوناگونی را وارد بناهای مختلف کرده‎اند. از جمله حوض و آب‎نماهای بسیاری در همه طول تاریخ معماری، جلوه‎ای صد چندان به بناهای ایرانی بخشیده‎اند. گویی نهرهایی که از میان کوشک‎ها و باغ‎ها می‎گذرند، انشعابی از جویبارهای مینوی هستند که خستگان را در گرمترین و خشکترین روزهای سال صفایی تازه می‎دهند. و چه بسیار کاخ‎ها و بناهای حکومتی را که جلال و شکوهی دیگرگونه می‎بخشند. این نگاه را به وضوح در نگاره‎ها و مینیاتورهای ایرانی می‎توان یافت.

اغلب آب‎نماها در جایی قرار داده می‎شوند که بناهای مجاور در آن منعکس شوند و بدین ترتیب اندازه را دوچندان می‎کنند. قصه ستون‎های عمارت چهلستون اصفهان و انعکاس تصویر ستون‎های آن در حوض شرقی برای همه آشناست. از این جهت تناسب نما و وسعت حوض مدنظر قرار می‎گرفت. پیشتر از این دوره هم، آبگیرها در طول تاریخ معماری ایرانی حضور دارند. در تخت‎جمشید از دوره معماری هخامنشیان سنگابه‎ای در کنار ورودی کاخ آپادانا به‎دست آمده که احتمالا" جهت نگهداری آب چشمه‎های مقدس و تبرک بوده است. در دوران ساسانیان مرکز حیاط با گستره‎ای از آب (مصنوعی و یا طبیعی) تعریف می‎شد غیر از مجموعه تخت‎سلیمان در تکاب، کاخ فیروزآباد هم نمونه‎ای شاخص از این کاربرد محسوب می‎شود. این شیوه به دوره‎های اسلامی نیز سرایت کرد. این حضور علاوه بر حوضخانه‎ها، حتی تا طبقه فوقانی عالی‎قاپو و البته با عناصری مثل آب‎خوری‎ها و حوضچه‎های کوچک تا فضاهای داخلی نیز ادامه دارد. کوشک‎ها و کاخ‎های صفوی و قاجاری بهترین مثال این تسری بودند. شاید دستور فتحعلی‎شاه قاجار برای حجاری نقش او در کنار چشمه علی بی‎تناسب با این اعتقادات عمیق و حس تقدس، توجه و ماندگاری منابع آبی نباشد.

گاهی این حوض‎ها همچون وضعیت فعلی میدان نقش جهان اصفهان، در میادین اصلی و مرکزی به مهمترین عنصر شهری تبدیل شده و کاربری عام و کلان‎تری می‎یابند.

این حوض‎ها در بناهای ایرانی کمتر شکل آزاد دارند و اغلب با طرح‎های مربع، مستطیل، چلیپا، دایره و یا ترکیبی از اشکال هندسی و بر اساس راست‎گوشه و دایره ساخته می‎شوند. همچنین معمولا" کم عمق هستند تا در عوض، گستردگی و سطح آب افزایش پیدا کند. به این ترتیب گذشته از کاهش خطر سقوط و خفگی کوچکترها، آب‎بندی حوض‎ها هم به‎واسطه کاهش فشار آب در کف و دیواره‎های جانبی، با مصالحی از جنس سنگ، آهک و ساروج ساده‎تر می‎شود. همچنین تخلیه و نظافت آن انرژی کمتری مصرف می‎کند. (البته گاهی تخلیه و نظافت این حوض‎ها به کارگران دوره‎گردی واگذار می‎شد که “ آب حوضی ” خوانده می‎شدند.) برای سهولت تخلیه کامل آب حوض، شیب مختصری هم برای کف آن در نظر می‎گرفتند. در هر حال حجم آب در کوچکترین نمونه‎هایی که ممکن است در داخل تالارها و حوضخانه‎ها ساخته شوند، از حد شرعی آب کر کمتر نیست.

در محوطه‎ها و باغ‎های مسطح مثل باغ فین کاشان، حوض‎ها و آب‎نماها نیز کم‎شیب ساخته می‎شوند. در عوض در مواردی مانند باغ شاهزاده ماهان، آبگیرها را پله پله و به شکل آبشاری طراحی می‎کنند.

حوض‎ها با انعکاس تصویری مواج و گیرا از ایوان اصلی بنا، معمولاً بزرگترین بخش مرکزی صحن و حیاط را اشغال کرده و در مواردی غالب، به شیوه‎ای بدیع و حرمت برانگیز، مسیر مستقیم دسترسی به جبهه و ایوان اصلی بنا را به دو معبر غیرمستقیم جانبی تقسیم می‎کنند. درصورت امکان حلقه‎ای از درختان میوه و گل و بوته‎های زینتی نیز دور حوض را می‎پوشاند. ضایعات و اضافات آب مصرفی در نهایت صرفه‎جویی به پای این گیاهان ریخته می‎شود. نهری کوچک نیز در پشت پاشویه و کوله، آب‎های اضافی و یا سرزیر را به خارج از حدود حوض هدایت می‎کند. پاشویه حوض ممکن است بیش از یکی بوده و حتی به‎صورت چهار پاشویه پشت به پشت باشد. گاهی آب این حوض‎ها در بناهای عمومی و منازل متولین و بزرگان، از یک منبع جاری دائمی ـ مثل قنات ـ مرتباً تعویض و تازه می‎شود. این امر مستلزم رعایت حداکثر ارتفاع آبگیری حوض است. از این رو میانة گودال‎باغچه‎ها جای مناسبی برای این نوع حوض‎ها محسوب می‎شوند. سوار بودن و شدت جریان آب می‎تواند عملکرد یک سینه‎کبکی (موج‎نما) و یا فواره‎ای کوچک، آبگردان، آبشره و... و صدای خوش قل ـ قل آب را هم تأمین کند. در غیر اینصورت ذخیره آبی این حوض‎ها به نوبت آب، چاه و حتی بارندگی و… بستگی داشت. شاید بتوان گفت همیشه ارتباط مستقیمی بین سطح اقتصادی و اجتماعی صاحب‎خانه با ابعاد و کیفیات تزئینی حوض هر خانه سنتی قابل تشخیص است.

ماهی‎های سرخ کوچک چرخ می‎زنند و از رشد و ازدیاد، لاروها، خزه‎ها و جلبک‎های آبی حوض جلوگیری می‎کنند و هندوانه‎ای در انتظار بعد از ظهر تابستان غلت‎زنان در کنج سایه‎گیری خنک‎تر می‎شود. در فرهنگ ایرانی و توصیه‎های مذهبی، سفارشات زیادی برای حفظ نظافت آب و البته طبیعتاً آب حوض نقل شده و خانواده‎ها تأکید و حساسیت بسیاری بر رعایت این قواعد دارند و خصوصاً در این مورد بر کودکان و خدمه سخت می‎گیرند. گاهی نیز بنا بر نیاز و برای حفظ جان ماهی‎های داخل حوض از گزند گربه و سرما، پیشگیری از ورود غبار و آلودگی به آب و یا به منظور جلوگیری از یخ‎زدگی آب و حوض در فصول سرد، روی حوض پوشیده می‎شد.

آبگیرها و حوض‎های خانگی و حتی حوض‎هایی که در صحن و مجاور بناهای عمومی شهری همچون مساجد ساخته می‎شوند ـ مانند بسیاری از عناصر معماری ایرانی ـ علاوه بر زیبائی کارکردهای حیاتی و رفاهی متنوعی دارند.

بخشی از احتیاجات روزانه خانواده و شهروندان به آب، از ذخیره آبی همین حوض‎ها تأمین می‎شود. شستشوی میوه، ظروف و البسه خانواده در کنار حوض، شستن قالی و قالیچه‎های بزرگ و مصارف بهداشتی در حد شستن دست و صورت، وضو گرفتن و یا نهایتاً استفاده از آب آن در طهارت و مستراح امر بسیار رایجی است. اما از آنجا که طراحی بناها به شکلی است که معمولاً از همة گوشه‎ها و اتاق‎ها منظر حوض قابل دیدن است، جز برای کودکان، کمتر به کار آب‎تنی و شسشوی کامل بدن می‎آید. آب‎پاشی کف داغ حیاط شاخه‎های گل باغچه از آب حوض در اولین ساعات غروب آفتاب نیز علاوه بر خنک‎تر کردن هوا، سرگرم کننده و لذت‎بخش است. ندرتاً برای مصارف صنعتی، صنایع دستی و کارگاه‎های کوچک خانگی، حوض آب محل مناسبی است برای شستن و خیس کردن طولانی مدت چوب، پشم و

غلبه بر اقلیم خشن، گرم و خشکی که بیشترین پهنه ایران را به خود اختصاص داده، همیشه دغدغة اهالی و معماران بوده است. حوض‎ها همیشه در مسیر حرکت نسیم و باد هستند و در غیر اینصورت در تقابلی پیش‎بینی شده، مکش و یا جریان هوای بادگیرها بعد از عبور از روی سطح آب حوض، هوای خانه را مرطوب و خنک می‎کند. در بیشتر ظهرهای تابستانی و گرم، زیرزمین خانه‎های کویری با کورانی که بعد از عبور از روی آب حوض از پاچنگ‎ها به داخل وزیده می‎شود، تنها جای قابل اسکان و استراحت هستند. البته تأثیر ظرفیت بالای ذخیره گرمایی منابع آبی در حبس گرمای تابشی آفتاب روز و تعدیل شب‎های سرد کویری نیز قابل اغماض نیست.

هر حوض پر از آب، خواسته یا ناخواسته، دانسته و یا ندانسته، خواص صوتی و آکوستیکی خوشایندی دارد که بی‎گمان موجب ارتقای سطح کیفی آرامش و امنیت در خانه و ساختمان می‎شود. سیالی همچون آب ـ با حجم و سطح مطلوب ـ این قابلیت را دارد که مقدار قابل توجهی از انرژی صوتی نامطلوب را در نوسانات خود مستهلک نماید. از این رو بسیاری از اصوات ناخواسته و همهمة آزار دهنده خارج از بنا، توان بروز در خانه را پیدا نمی‎کنند. همچنین صدای داخل خانه کمتر به بیرون حریم سرایت می‎کند. این مهم در صحن پرتردد مساجد که عموماً دیواره‎های کاشی‎کاری شده صیقلی دارند و معمولاً به تبعیت از سنتی کهن بدون درخت هستند، با وجود انبوه جمعیت، بیشتر حائز اهمیت و توجه است.

اگر به نقشه جغرافیای زمین نگاه کنیم و پراکندگی دریاها و اقیانوس‎ها را در نظر آوریم، بی‎مناسبت نخواهد بود اگر تأویلی آئینی و فلسفی برای پهنه کوچک شده این آبگیرها در یک حوض‎ ایرانی قائل شویم. نمونه‎ای از کارکرد و برداشتی اینچنین را می‎توان در توحیدخانه مساجد پیدا کرد. توحیدخانه سکوی کوچک و جزیره مانندی است در میان حوض مسجد که طلاب ـ بریده از جهان مادی ـ بر روی آن نشسته به اعتکاف و ختم قرآن می‎گذرانند. حوض اجابت آرزوی دیرین کویری است.

از طرفی به‎خاطر اهمیت و وجوب طهارت و وضو، حوض صحن مساجد به‎عنوان نمادی معنوی و شاید خاطره‎ای از بهشت و به‎عنوان یکی از اولین عناصر مرکزی پیش‎روی تازه‎واردین، قداستی دوچندان پیدا می‎کند. (البته بعضی اعتقاد دارند بر زمینی که وقف مسجد است و یا صیغه مسجد بر آن جاری شده باشد، نمی‎توان حوض و وضوخانه ساخت.)

گاهی به مناسبت ایامی همچون جشن‎های عروسی، روی حوض خانه‎ها را با تکه‎های بزرگ چوب می‎پوشاندند و گروهی از مطربان و بازیگران عمدتاً دوره‎گرد بر روی آن، برای مهمانان به اجرای برنامه و نمایش‎های سرگرم‎کننده می‎پرداختند. تا جایی که به تدریج شیوه‎ای از هنرهای نمایشی در ایران مرسوم گشت که به واسطه همین شکل اولیه ایجاد صحنه، به نمایش تخت‎حوضی مشهور شد که اجرای انواعی از آن همچنان ادامه دارد.


هنر موسیقی


lotr:
موسیقی
موسیقی یکی از هُـنرها است. هنر مانند زبان ، از کودکی آموخته می شود. هنر با انسان  متولد  نمی شود.  اگر از کودکی یاد بگیریم که به هنر توجه داشته باشیم، می توانیم  هنر را بشناسیم  و از آن لذت ببریم.

همه ی انسان ها زمانی از وَقت روزانه ی خود را زَمزَمه می کنند.  زمانی که به آهنگی گوش می دهیم و آن را زمزمه می کنیم ، یا در سکوت به آهنگی که بارها شنیده ایم و از آن خاطره داریم فکر می کنیم  و آن را زمزمه می کنیم ،  شاید هم بلند بخوانیم! ولی کمتر کسی است که به نوع و تکنیک موسیقی  فکر کند.

ما ازکودکی  با  لـالـایی مادر با موسیقی آشنا می شویم.   ولی کُـدام ایرانی را می شناسی که فکر کند که  لـالـایی مادرش که در کودکی شنیده ، در دستگاه دَشتی خوانده شده است؟  یا فروشنده ی  دوره گََـرد  در کوچه  و بازار با آواز در دستگاه اَبوعَطا  و یا  دَستگاه اَفشاری  جنس خود را تبلیغ می کند.

تاریخچه ی  موسیقی

با این که تاریخ کشور ایران بیش از 2500 سال قدیمی است  و از آن زمان ها سنگ نوشته هایی  باقی  مانده  که از تمدن آن زمان تعریف می کند  ولی  در این سنگ نوشته ها از موسیقی  نام  بُـرده نشده است.  تاریخ نویسان هم خیلی کم به موسیقی قدیمیِ ایرانی اشاره کرده اند.

اولین نوشته ها  درباره ی  موسیقی در ایران قدیم از دوران شاهان ساسانی است.  شاهان ساسانی به موسیقی اَهمیت زیادی می دادند. در دَربارِ خُـسرو پَرویز ساسانی  نوازندگان و موسیقی دانان زیادی زندگی می کردند.  بـاربَـد نَـوازنده  و خواننده ی بزرگ  در آن زمان کارهای تازه ای در موسیقی انجام داده بود. باربد 360 نوع موسیقی برای 360 روز سال نوشته بود که هر روز موسیقیِ مخصوص آن روز در دربار خسرو پرویز نَـواخته می شد.
 


در آن زمان هر سال را 360 روز حساب می کردند و 5 روز آخر سال در تقویم نوشته نمی شد !
 

باربَـد نَـوازَنده و خواننده  بود. او شعر و آهنگ ها را خودش تهیه  و اِجرا می کرد.

بَـهرام گـور پادشاه دیگر ساسانی به موسیقی , رقص و تَـفریح علاقه ی زیادی داشت. در دَربار بهرام همیشه 400 موسیقی دان و رقاص آماده ی هُـنرنَـمایی بودند.  به دستور بهرام گور از هندوستان چند هزار خواننده و رقاص به ایران آورده بودند. این هنرمندان وظیفه داشتند در شهرها و دهات ایران بگردند  و با رقص  و آواز مردم را سرگرم کنند.  مردم هم وظیفه داشتند که جای استراحت و خواب و هم چنین غذای این عده را فراهم کنند.

در دوره شاهان ساسانی موسیقی دانان و نوازندگان دیگری هم زندگی می کردند که نام آن ها در تاریخ ثبت شده است.  نَـکیسا چنگ  می نواخت,  بامشاد و رامتین هم از نوازندگان معروف آن دوره بودند. از این موسیقی دانان بزرگ  فقط  نامی در تاریخ باقی مانده است.  با این که موسیقی در این دوره تکامل زیادی پیدا کرد و دستگاه های موسیقی ایرانی در این دوره به وجود آمدند ولی  ما اطلاع زیادی از نوع موسیقی  نداریم. زیرا موسیقی در ایران همیشه  به صورت  شفاهی  نواخته می شد  و نوشته نمی شد  به همین دلیل از پیشرفت  و تکامل آن در قدیم  اطلاعی  در دست نیست.

مَـزدک پیامبَـر ایرانی هم به موسیقی اهمیت زیادی می داد. مزدک اعتقاد داشت که 4  قدرت نَـزد خُـدای آسمان ها ایستاده اند و خدا با کمک این قدرت ها دنیا را اداره می کند.

  قُـدرت شُـعور Förnuftets kraft

 قـدرت عَـقل Visdomens kraft 

 قـدرت حـافِـظه  Minnes kraft

 قـدرت شادی   Glädjens kraft

***********************

پس از حمله ی عرب ها به ایران موسیقی ایرانی  کم کم  به  کشورهای عربی  و به  دربار خلیفه های مسلمان راه یافت.  با رَواج  اسلام  و با قدرت گرفتن خلیفه ها  در بعضی از دوره ها موسیقی  حَـرام  بود  و گاهی هم  به  فَـراموشی  سِـپُـرده  می شد.   ولی بعضی از خلیفه های عَـباسی مثل مَـهدی خلیفه ی سوم عباسی به موسیقی اهمیت می داد ولی همیشه موسیقی را از پشت ِپَـرده می شنید  و اجازه  نمی داد  که نوازندگان جلوی  چشم  او  باشند!    شاید  فکر می کرد کَـمتَـر گناه دارد!

در دربارِ مأمون خلیفه ی دیگر عباسی موسیقی دان بزرگ اِبراهیم موصلی (121 تا 183 خورشیدی - 742 تا 804 میلادی)  زندگی می کرد که عود می نواخت و صدای خوشی داشت. ابراهیم موصلی  شاگردان  زیادی  تربیت کرده بود  از جمله  کارهای  چند  دختر که  خواننده  بودند ،  بسیار مورد  توجه  بود.

تا  این  زمان  موسیقی  به  صورتِ عَـمَـلی اِجرا  می شد.  آهنگ سازان و نَـوازندگان  از  راه  شنیدن,  موسیقی  را  فَـرا  می گرفتند  و اجرا  می کردند. هیچ  گونه  قانون ,  دَـستور  و  یا  نوشته ای  برای  ثبت  موسیقی در ایران  وجود  نداشت.  ولی کم کم با تماس بیشتر با  یونان  که  در آن زمان  موسیقی  پیشرفته ای  داشت,  ایرانیان  را  هم  به  فکر جمع آوری و  تَـکامل  موسیقی  واداشت.

اولین کتاب درباره ی موسیقی ایرانی  را  ابو نصر فارابی (252 تا 339 خ – 873 تا 960 م) به  زبان عربی  نوشت.  فارابی فیلسوف بزرگ ایرانی- عربی که بعد از اَرَسطو به معلم دوم  معروف  است,  با استفاده از قوانین  و  دستورهای  یونانی  در آن  زمان  توانست  موسیقی ایرانی  را  به  شکل عِـلمی  بنویسد.  ولی متاسفانه نویسندگان  و موسیقی شناسان  بعد از فارابی  کمک  زیادی  به  تَـکامل  و پیشرفت  آن نکردند و  نوشته های فارابی  را  بدون  تَـحقیق بیشتر  و نَـظرهای  تازه تر دوباره  بازنویسی  کردند.

  درباره ی موسیقی دارد.kompendium پور سینا ( ابوعلی سینا   Avicena  ) دو رساله 

  پور سینا  هم  با استفاده  از سیستم  یونانی  در آن زمان  موسیقی ایرانی را  بررسی  می کند.  رساله های  پور سینا  جزو اولین نوشته ها  به  زبان فارسی  درباره ی موسیقی ایرانی است.

 

******************

پس از انقلاب مَـشروطه حدود( 1285 خ – 1905 م) و آشنایی بیشتر مردم  با فرهنگ  و هنر اروپایی, عده ای از موسیقی دانان سعی کردند موسیقی ایرانی  را  هم  مانند  موسیقی اروپایی  به  صورت  مُـدرن  و علمی بنویسند.  اُستاد دَرویش  و استاد حسین قُـلی از نخستین  کسانی  بودند  که  این  راه  را  شروع کردند.

  officielltموسیقی رَسمی    موسیقی سُـنتی  traditionellt    موسیقی مِلی nationellt

 و یا به طور کلی موسیقی ایرانی را دستگاه  نام گذاری کرده اند و هر دستگاه  را  به بَـخش هایی  تـقسیم کرده اند.

موسیقی ایرانی به هَـفت دستگاه  تقسیم می شود:

دستگاه ماهور – دستگاه هُـمایون – دستگاه سه گاه – دستگاه چهارگاه – دستگاه شور – دستگاه نَـوا – دستگاه راست پنج گاه

چون بعضی از این دستگاه ها شباهت زیادی  با هم  دارند,  اُستاد وزیری یکی از موسیقی دانان ایرانی این تقسیم بندی را به صورت زیر به 5 دستگاه  تقسیم کرد :

دستگاه ماهور – دستگاه هُـمایون – دستگاه سه گاه – دستگاه چهارگاه – دستگاه شور

دستگاه ها به بَـخش های زیادی تقسیم می شوند. مثل :

پیش دَرآمَـد – مَـقام – گوشه – آواز ...

 

*****************

موسیقی ایرانی ( رَسمی – سُـنتی – ملی ) در  دوره های  مختلف  به قسمت هایی  تقسیم  شده  که  هر قسمت  جدا از موسیقی رسمی  تکامل  پیدا کرده است.  موسیقی ایرانی  دوره ی  جدید  ر ا به  قسمت های زیر می توان  تقسیم کرد :

موسیقی مَجلِـسی  Kammarmusik

که در دوره های قدیمی موسیقی اَندَرونی و یا موسیقی شبستانی هم  نام گذاری  شده بود.  این موسیقی  در خانه ها  و  یا به طور مَـخفی  برای عده ی  مخصوصی  نواخته  می شده است.  موسیقی مجلسی  از  اروپا  به ابران آمد  و در دوره شاهان  قاجار اَهمیت زیادی داشت.  در دوره ی قاجار و بعد  این موسیقی  را  د ونوع  مختلف  اجرا می کردند.  یکی موسیقی مجلسی زَنانه که فقط برای زن ها نواخته می شد و شنیدن آن برای مردها حَـرام بود.  نوع دیگر موسیقی مجلسی مردانه که فقط  برای  مردها  نواخته  می شد  و شنیدن این موسیقی  برای  زن ها  حرام  بود. این تقسیم بندی از بین رفته است.

 

موسیقی مَـحَـلی یا فولکلوریک  Folklore 

این موسیقی مخصوص یک گروه مردم از یک محل است که با موسیقی محل های دیگر تَـفاوُت دارد.  مثل موسیقی محلی خُـراسان – موسیقی گیلَـکی – موسیقی لُـری – موسیقی بَـندَری ...

 

موسیقی مَـذهَـبی  Religiös

موسیقی مذهبی  در تمام  دین ها  وجود  دارد.  ایرانیان قبل  از اسلام  که دین  زرتشتی داشتند,  مراسم  مذهبی  را  با موسیقی  و آواز مخصوص اجرا می کردند.   پس از اسلام هم  این  موسیقی  به  صورت  روضه خوانی – سینه زَنی – تَـعزیه خوانی  و  مَـرثیه خوانی  در ایران اسلامی  رَواج  زیادی  پیدا کرد.

 

موسیقی خانقاهی

موسیقی خانقاهی  نوعی موسیقی مذهبی است  که  بین  صوفی های  شیعه و سُـنی  رواج دارد.  این موسیقی  در خانقاه  همراه  با  خواندن  شعرهای مَـثـنَـوی مولانا (مولَـوی) و یا شعرهایی از شاعران دیگر نواخته می شود.

 

موسیقی رَزمی یا موسیقی جَـنگی  Marsmusik

از موسیقی رزمی برای به هیجان آوردن و تحریک سربازان برای جنگیدن استفاده می شود. سابقه ی تاریخی این نوع موسیقی در ایران به زمان کورش هَـخامَتنشی می رسد. در شاهنامه ی فِـردوسی نیز از رَجَز خوانی و موسیقی رزمی  نام برده شده است.

 موسیقی زورخانه نیز نوعی موسیقی رزمی است.