نگاهی به تمدن ایرانی

مطالب جالبی از تاریخ ایران وورزش جهان

نگاهی به تمدن ایرانی

مطالب جالبی از تاریخ ایران وورزش جهان

خوش تیب هابدانند

در محل کار، خوب ، لباس بپوشید

 

امـروزه هـمـه چـیـز بـا ســرعت شگفت انگیزی در حال حـرکت است. از آنجا که مردم این روزها با کمبود وقت مـواجه هستـنـد، فـقـط چـیـزهـایـی کــه به چشممان میخورد توجهمان را جلب میکـند. این چیزها تبلیغات، جـلد مـجــلات و روزنــامه ها، بسته بندی محصولات و البته آدم ها هستند.

چـون خیلی مشغول هستیم و سرمان شلوغ است، ظاهر مسائل اهمیت بیشتری پیدا میکــند. این روزها
بر خلاف گذشته فقط ظاهر افراد است که اولین و آخرین تاثیر را روی ما می گذارد و نشان دهنده ی رفتار و شحصیت افراد است. در محیط کاری این مسئله بیش از آنچه فکر می کنید اهمیت پیدا می کند.

اهمیت خوش تیپ بودن
داشتن ظاهری خوب در محل کار اهمیت زیادی دارد و باعث می شود دیگران شما را جدی تر تلقی کنند. ربطی هم به سن و سال ندارد. چه پیر باشید و چه جوان، رعایت این موضوع به نفعتان است.

اگر باور نمی کنید، دو دفعه به بانک بروید، یکبار با ظاهری معمولی و متوسط و بار دیگر با ظاهری خوشایند، و تغییر نحوه ی برخورد افراد را با خود ببینید.

خوب لباس پوشیدن باعث می شود که در اولین برخورد روی افراد تاثیری مثبت بگذارید. بهتر است که در مواقع روبه رو شدن با ارباب رجوع یا افراد جدید در شرکت این مسئله را رعایت کنید.

ظاهر خوب پیام دیگری نیز در خود دارد. خوب لباس پوشیدن در محل کار به دیگران این تفکر را می دهد که شما همانطور که در لباس پوشیدنتان دقیق و وسواسی هستید، در کار نیز منظم و دقیق هستید.

هر محل کاری بر حسب محیط خود مدل لباس پوشیدن خاص خود را می طلبد. حتی در یک شرکت هم، افراد در پست های مختلف باید لباسهای مناسب پست خود را تن کنند. مسلماً مدیرعامل باید خیلی بهتر از کارمند ساده لباس بپوشد.

اما مدتی است که لباس پوشیدن در محل کار بیشتر برحسب راحتی لباس انتخاب می شود. از وقتی که مدیران شرکت ها دریافتند که کارمندان در لباسهای راحت بهتر از لباسهای رسمی و شق و رق می توانند کار کنند و بازده کار بالاتر می رود، این مسئله باب شد.

ابتدا لباس کار راحت و غیر رسمی، یک پیرهن همراه با شلوار با یک کت اسپرت بود. بعد ها این لباس به یک بلوز اسپرت و جین یا شلوار اسپرت تغییر کرد.  تا اینکه به آنچه امروزه در بسیاری از شرکت ها می بینیم تبدیل شد: تی-شرت و شلوارک.

این روزها دیگر لباس راحتی پوشیدن در محل کار هر 5 روز کاری اول هفته به شکل عادت درآمده است اما در دو روز بعدی (معمولاً چهارشنبه و پنجشنبه) کارکنان مجبور هستند که خوب لباس بپوشند.

اما چنین لباس پوشیدنی مشکلاتی را هم به دنبال خواهد داشت. کارکنان ممکن است جدیت کمتری در کار خود نشان دهند و روابط کاری ممکن است بر هم بخورد.

وقتش است که باز خوب لباس بپوشید
در اینجا می خواهیم سه مدل فرم لباس کار را برایتان معرفی کنیم:

1- لباس راحتی:   این نوع فرم لباس معمولاً یک پیرهن بدون کراوات با جین یا انواع شلوارهای راحت می باشد. در چنین محیط هایی معمولاً پوشیدن تی-شرت و شلوارک یا سندل صحیح نمی باشد، هرچند که در بسیاری از محیط های جوان تر و صمیمانه تر پوشیده می شود.

2- نیمه رسمی:   پیرهن خوشدوخت با کراوات همراه با شلواری خوشجنس با کت اسپرت.

3- رسمی:   کت و شلواری دست دوخت همراه با پیرهن و کراوات هماهنگ با آن. ترجیحاً پارچه ی با راه راه باریک استفاده شود. استفاده از جلیقه هم زیر کت بسیار خوب است.www.zibaweb.com

نکاتی دیگر:
درست است که می توانید بدون صرف میزان زیادی پول، خوشتیپ جلوه کنید، اما در مورد لباس کار بهتر است که خساست به خرج ندهید. همیشه به یاد داشته باشید: برای پول درآوردن باید پول خرج کنید.

در اینجا به نکاتی اشاره می کنیم که باید همیشه به خاطر داشته باشید:

    *
      تعداد زیادی پیراهن های شیک و خوش دوخت داشته باشید. این به شما کمک میکند که در نبود کت و شلوار هنوز خوشتیپی خود را حفظ کرده و همینطور هنگام استفاده از کت و شلوار، جلوه ی خوبی پیدا کنید. ولی موقع ست کردن پیراهن با کت و شلوارتان خیلی دقت کنید.
    *
      از زیورآلات زیاد استفاده نکنید. یک ساعت و حلقه کفایت می کند.
    *
      سعی کنید از نوک سر تا پنجه پا خود را زیبا کنید. موهایتان را همیشه تمییز نگاه دارید. ناخن هایتان را هم همیشه تمیز و کوتاه کنید. از عطر و ادوکلن استفاده کنید.
    *
      کفشهایتان را تمیز نگاه دارید. همیشه گفته اند که کفش نشاندهنده ی شخصیت افراد است.
    *
      در زدن گره ی کراواتتان دقت کنید.
    *
      در انتخاب لوازم فرعی مثل کیف و خودکار و کیف پولتان دقت کنید که حتماً با کیفیت بالا و زیبا باشند.
    *
      سعی کنید همیشه یک درجه بالاتر از همکارانتان لباس بپوشید. اینطور در محیط کار بیشتر جلوه خواهید کرد.

به چشم بیایید
پوشیدن لباسهای راحتی هنگام کار بیشتر به این منظور بوده است که کارمندان در هنگام انجام کارها احساس راحتی کنند. اما این مسئله تا حدودی ایجاد مشکل کرده است. دیگر وقتش رسیده است که پوشیدن شلوار جین را کنار گذاشته و کمی موقرتر و رسمی تر در محل کار لباس بپوشید تا همیشه بین همکارانتان به چشم بیایید !

چهره ی زیبای من

تجربه ی کمی تلخ برای من اما عبرت آمیز برای شما اسمم کاترینه و25 سالمه.راستش می خواستم یکی از تجربیات  تلخ خود را برای شما بازگو کنم تا شاید عبرتی برایتان شود .فرد نسبتا خوش چهره ای هستم البته این رو خودم نمی کم بلکه دیگران در موردم می گن .و جزآن دسته از آدمها  هستم که تیپ و قیافه /مد برام مهمه.راستش 3 سال پیش وقتی اولین بار دختر خاله ام فرناز بینی شو  به خاطر مد بودن کلاس گذاشتن برای دیگران عمل کرد /به پیروی از ایشون تقریبا همه ی دخترها وپسرهای فامیلمون نیز همین کار رو کردند.بنده هم که خود را در چنین  زمینه هایی سر تر از بقیه می دونستم تصمیم گرفتم دماغمو را عمل کنم که مبادا از بقیه ی عقب بمانم .وبالاخره هم  موفق به انجام این کار شدم .راستش برای بار اول که بعد از عمل موفق شدم تصویر خودم را تو آیینه ببینم  /اون قدر حالم گرفته شد که کم مونده بود به گریه بیفتم .به نظر م دماغم قبل از عمل خیلی خوش فرمتر و خوشگلتر از بعد عمل بود .این ماجرا یه درس بزرگی را بهم داد واون این بود که از هر مدی پیروی نکنم .نمی گم عمل کردن دماغ یا این که اهمیت دادن به چهره بد ه است بلکه بر عکس خیلی هم خوبه که همه به زیبای ظاهریشون اهمیت دارند منتها برای کسی هایی  که طبیعی خوش چهره هستند و مشکلی هم در صورتشان دیده نمی شود.به نظر من ه  خیلی مسخره است که بخاطر مد/ به عمل های جراحی که هم هزینه های زیادی داره وهم خطر های زیادی وهم چنین درد و سختی های عمل رو بیاورند تازه اگه همه ی معایب مثل هزینه و..... را در نظر نگیریم شاید اتفاقی مثل اتفاقی که برای من افتاد  برای شما نیز پیش بیاید .پس توصیه ایی که به عنوان یک دوست به شما میکنم این است که یکم عاقلانه تر در مورد خودتان وزیبایی تان تصمیم بگیرید.نویسنده: کاترین-محبی

مشروبات الکلی

واحد سنجش نوشیدن الکل اس دی (standard drink) هست. یک بطری معمولی آب.جو (با حدود پنج درصد الکل) حدود یک تا یک و نیم اس دی می شه. یک بطری معمولی ش.راب (که معمولن ۱۲ تا ۱۷ درصد الکل داره) بین سه و نیم تا ‍پنج اس دی رو تشکیل می ده. برای نوشیدنیهای سنگین مثل و.دکا یا و.یسکی این رقم به سی تا چهل اس دی می رسه. روی م.شروبات استانداردی که به فروش می رسن اس دی اون نوشیدنی نوشته شده. تو ایران که خیلیها اتا.نول رو با آبمیوه یا نوشابه رقیق می کنن و می خورن، می شه حدس زد هرگیلاسش چند اس دی می شه! نوشیدن مجاز الکل برای آقایون ۲۱ اس دی درهفته و خانمها ۱۴ اس دی درهفته هست. (به علت خصایل فیوزیولوژیکی مثل کوچکتر بودن حجم کبد به طور متوسط و امثال اینها تاثیرپذیری خانمها از الکل بیشتره - اینجا تلویزیون مرتب برنامه داره با مضمون این که خانمهای عزیز! قرار نیست تو نوشیدن پوز آقایونو بزنین!) این میزان مجاز نباید یک جا مصرف بشه. درهر وعده نوشیدن آقایون بیشتر از ۶ اس دی و خانمها بیشتر از ۴ اس دی نباید باشه. یعنی این ۲۱ یا ۱۴ اس دی هفتگی رو باید به وعده های حداکثر ۶ یا ۴ تایی تقسیم کرد و به شدت توصیه می شه که یک روزهایی رو به طور کامل الکل مصرف نکرد. میزان الکل مجاز در خون برای رانندگی بین ۱ تا ۲ اس دی هست. بدن به طور متوسط یک ساعت زمان صرف می کنه تا به اندازه یک اس دی الکل رو هضم کنه. بنابراین فردی که ۶ اس دی مصرف کرده تا ۶ ساعت تحت تاثیر الکل خواهد بود. اگر عادت به مصرف داشته باشه و کبدش ضعیف باشه این زمان بیشتر هم می شه. بنابراین کسی که فرضن ۶ اس دی مصرف کرده دست کم تا شش ساعت نباید رانندگی کنه. تصور جامعه از یک معتاد به الکل - به اصطلاح الکلی - تصویر ثابتیه با نشونه هایی از قبیل: م.شروب خوردن صبح بلافاصله بعد از بیدار شدن، افراط در نوشیدن م.شروبات سنگین، حالت مستی دایمی، لرزش دست درصورت قطع مصرف... ولی این نشونه ها جامع نیست. نکته جالب برای من این بود که دکترنون به ما گفت از طریق تست روانشناسی می شه فهمید کسی الکلی هست یا نه درحالی که همچین چیزی نیست: از نظر علمی هر کسی که بیشتر از حد مجاز (همون ۲۱ یا ۱۴ اس دی درهفته و دست بالا ۶ یا ۴ اس دی درهروعده) الکل مصرف کنه، الکلی محسوب می شه حتا اگر هیچ کدوم از نشونه های ذکر شده رو نداشته باشه. همچنین اگر کسی درحد مجاز م.شروب بخوره ولی دست کم یک بار به خاطر همون نوشیدن براش مشکل پیش بیاد (مثلن رانندگی غیرمجاز، بدمستی، سرگیجه یا علایم مسمومیت...) این آدم هم الکلی محسوب می شه. بسیاری از افراد از این عنوان وحشت دارن درحالی که اونقدرها بار منفی نداره: الکلی یعنی کسی که باید درمصرف الکل بهش کمک بشه. برای کسی که یک بار تو مهمونی زیاده روی کرده و بعد پشت فرمون نشسته این کمک درحد جریمه نقدی پلیس هست. همین می تونه زنگ خطر رو به صدا دربیاره که نوشیدنش رو مسوولانه تر کنترل کنه. کمکهای دیگه از قبیل جلسات مشاوره فردی، مشاوره های گروهی یا کمکهای پزشکی می تونه باشه تا بستری شدن کوتاه یا بلند مدت در مراکز ترک الکل. نشونه هایی که ما به عنوان نشونه های آدم الکلی می شناسیم (و به همین دلیل خیلیهامون زیربار نمی ریم که واقعن تو کنترل نوشیدنمون مشکل داریم) مال وقتی هست که اوضاع به شدت وخیمه: درصد آسیب وارده به بدن زیاد و شانس بهبودی کمه. اگر اطلاعات کافی داشته باشیم با اولین علایم و هشدارها می تونیم به سادگی جلوی مشکل رو بگیریم بدون این که آسیب وارده غیرقابل جبران یا مستلزم صرف هزینه و زمان زیادی باشه. در بسیاری از کشورهای غربی انجمنهای مبارزه با اعتیاد به الکل و مواد مخدر وجود دارن که معمولن به صورت رایگان خدماتشون رو ارایه می کنن. در این مراکز هم مددکارهای اجتماعی کار می کنن (برای کمک درباره تبعات و آسیبهای اجتماعی اعتیاد) و هم مشاورین متخصص اعتیاد (روانشناسهایی که اطلاعات پزشکی مربوط به اعتیاد رو هم دارن و به طور خاص دراین مورد مشاوره می دن). از نظر پزشکی دارویی برای ترک اعتیاد به الکل وجود نداره ولی ممکنه کمک پزشک لازم باشه. الکل در درجه اول دشمن کبد هست و اغلب افرادی که سابقه طولانی مدت و مقدار زیاد مصرف الکل دارن، دچار نارسایی کبدی هستن (یکی از عللی که باعث می شه شکمشون بزرگ بشه همینه). همچنین پزشک ممکنه در شرایط خاص برای فردی که تو ترک هست آرامبخش تجویز کنه چون بعضی وقتها افراد دچار تشنج می شن. به هرحال اگر مشاورین مرکز تشخیص بدن فرد به مراقبت پزشکی هم نیاز داره، به پزشک ارجاعش می دن. اما بیشتر پروسه ترک الکل روحی و روانی هست. این مراکز علاوه بر این، به اعضای خانواده و دوستان فرد الکلی هم خدمات می دن. من از اطلاع رسانی و مشاوره هاشون خیلی استفاده کردم. یه جلسه ماهیانه مشاوره گروهی هم دارن برای بستگان فرد، که دور هم جمع می شن و از اطلاعات و تجربیاتشون می گن (این که آدم بدونه فقط خودش با مشکل م.شروب خوردن همسرش دست به گریبان نیست بهش اعتماد به نفس و آرامش می ده). خلاصه اگر درغرب زندگی می کنین و خدای نکرده به نحوی با چنین مشکلاتی درگیرین، پیشنهاد می کنم حتمن چنین مرکزی رو گوگل کنین یا تو کتاب زرد دنبالش بگردین. یادمون باشه خیلی مشکلهای به نظر بی اهمیت، به مرور تبدیل به مصایب عظیم و وحشتناک لاینحلی می شن: مسایل رو جدی بگیریم قبل از این که خیلی دیر بشه. تو ایران مصرف الکل جرم و مستوجب حد شرعیه (که درصورت سه بار تکرار ممکنه به اعدام هم برسه). فکر نمی کنم دسترسی به چنین مراکزی تو ایران خیلی ساده باشه (مراکز ترک اعتیاد زیاد دیدم ولی ترک الکل نه). البته تا اونجایی که می دونم، بیمارستانهای اعصاب بخشی رو برای بستری کردن معتادین الکل که حال وخیم دارن درنظر می گیرن. دکترهای روانپزشک هم دیدم که برای ترک الکل آرامبخش تجویز می کنن. صادقانه می گم فکر نمی کنم این شرایط خیلی به درد بخوره اونهم برای مشکلی که نه تنها برچسبهای گنده تو جامعه به ادم می چسبونه، بلکه از نظر حقوقی هم جرم سنگینی به حساب می یاد. اما انجمن الکلیهای گمنام ایران هم وجود داره. تا اونجا که من وب سایتشون رو دیدم کارهاشون شبیه مراکز مشابه غربی هست. مسلمن اصلی ترین شرط برای ترک، تمایل خود فرد هست. فرد باید بپذیره که الگوی نوشیدنش مشکل داره. و باید بخواد که شرایط رو تغییر بده. تجربه شخصی من می گه الکل به شدت اعتیاد آوره و کنترلش مشکل. از شما چه پنهون، یه مدت نزدیک بود خودم گرفتارش بشم! این شد که با خودم قرار سفت و محکم گذاشتم که الکل بی الکل حتا برای همراهی با جمع و تو مهمونی و اینها هم ممنوع! الآن قوی ترین نوشیدنی که می خورم قهوه ترک هست(!) ولی با این که یک بار بیشتر مست نکردم و همه اش هم بالا آوردم و دو روز سردرد کشیدم، بازهم یه وقتها هوس می کنم! خلاصه این الکل خیلی بد زهرماریه! لازم نیست تو خیابون عربده کشی راه بندازین، یا سرصبح خمار از جاتون بلند بشین: همین قدر که هوس شدید می کنین وکنترل نوشیدن رو از دست می دین یعنی زنگ خطر. هرچه سریع تر یه کاری براش بکنین.

محکوم به جرم مجرد بودن

من یک فرد مجردم وازمجرد بودنم  لذت میبرم  .الان دقیقا 32 سالمه وتاکنون ازدواج  نکرده ام و قصد ازدواج کردن هم  ندارم. راستش من عاشق فوتبالم /از بودن درکنار سگم لذت میبرم وهم چنین رشته تحصیلی ام را  خیلی دوست دارم ودر حال حاضردراین زندگی به هیچ عنوان حاضر نیستم  شریکی را برای خود داشته باشم.  اما دیشب  با اصرار زیاد  خانواده مجبور شدم که همرا ه  آنها به خواستگاری دختری بروم که تا بحال حتی یکبار هم ندیده بودمش تا این که دیشب برای  اولین او را دیدم -از حق نگذریم دختر خیلی خوشگلی بود ولی نمی دونم چرا هیچ تمایلی  برای حرف زدن با او  نداشتم-  بالاخره  چیزی را که دوست نداشتم به سرم آمد. دو خانواده- من و دخترک  رابه اتاقی دیگر برای آشنایی بیشتر همراهی کردند.راستش اول سکوت کرده بودم تا او کپ هاشوبزنه-   تا این که  نوبت سخن به من رسید از فرصت بهترین استفاده را کردم و همه چیزم را به او گفتم "این که فعلا اصلا قصد ازدواج ندارم و به اصرار خانواده اینجا آمده ام". این با رهم  از بد شانسی بنده -دختره یه دل نه صد دل عاشقم شد و به محض این که از اتاق بیرون آمدیم / با خوشحالی تمام یه جورایی به طور غیر مستقیم وبازیرکی اش احساس علاقه به من را  درجمع حاضرابراز نمود/ خلاصه سر تونو به درد نیارم /خانواده ها هم که راضی بودند بریدنو ودوختندوحتی قرار های بعدی شون رو هم گذاشتند بدون این که حتی یه سوال از من بپرسند .راستش همون دیشب به محض رسیدن به خونه مخالفتم را با جدیت تمام اعلام کردم وبه پدر ومادر بزرگوارم فرمودم که حاضر به ازدواج کرند نیستم .پدرمم که خیلی عصبی شد من را از خونه بیرون انداخت وگفت اگه ازدواج نکنی از ارث محروم میشی .الان خیلی دلم گرفته بود این که به توصیه دوستم که گنار هستش ومن مهمونه اش هستم تصمیم گرفتم ماجراهایی که برایم پیش آمده رابنویسم تا شاید از این راه کمی عصبانیت وناراحتیم کمتر شود به علاوه تونسته باشم با کلی از دوستای دنیای مجازی هم دردو دلی کنم.نوشته شده توسط کوروش69-لازم میدونم که اگه نوشته ی من از لحاظ نگارش وجمله بندی ها دارای اشکاله از شما دوست عزیز عذر خواهی کنم والبته این نکته رانیز یادآور می شوم که  متن فوق  در زمانی نوشته شده که بنده حالت روحی مناسبی را نداشتم.

حسادت

حسادت در دنیا اشخاصی هستند که روح وقلب آنان با جوانمردی وسخاوتمندی میانه ندارد این اشخاص از بدبخت ترین مردم می باشند .کسی که انز جار وتنفر راشعار خود ساخته واز همه چیز وهمه کس متنفر است خودش از تمام مردم بدتر و بیچاره تر است زیرا پیشرفت وکامیابی دیگران در هر کاری برای او به منزله ی عذاب و صدمه ی روحی است وقلبا او را آزرده وکسل میکند/آدم حسود معمولا متکبر و خود خواه است واز این رو "تکبرکردن با متکبر/ عبادت است." توانم آنکه نیازارم اندرون کسی        حسود را چه کنم کاوز خود به رنج در است        بمیر تا برهی ای حسود/کاین رنجی است                که از مشقت آن جز به مرگ نتوان رسد               نویسنده فرناز /منبع کتاب سبک جمران گرد آورنده ی کتاب :احمد سایبانی